دانشگاه بی قانون
⛓️🔗دانشگاه بی قانون🔗⛓️
⛓️🔗 پارت ۷۸🔗⛓️
⛓️🤍ویو یوری🤍⛓️
کوک ی بو.س رو گردنم زد و گفت کوک: پس خجالت کشیدی یوری: بله بله کوک: از این به بعد دیگه نباید خجالت بکشی چون از این به بعد هر وقت خواستم میتونم ب.وست کنم برگشت بهش با تعجب نگاه کردم و گفتم یوری: ببینم تو حیا نداری کوک: کوچولو حیا چرا تو که دیگه دوست دختر منی بعدشم من تاحالا دوست دختر نداشتم البته پا نمیدادم ولی تو خودت پامو گرفتی میدونی چجوری یوری: چجوری ؟ کوک: تو اولین دختری بودی که باهاش گرم گرفتم تو روم وایسادی حتی ک.تکم زدی کاری کردی دوباره بچه بازی کنم و خب هم خیلی خوشگلی هم زبون دراز و شجاع نمیدونم تو کیوتی یا خشن ولی خب در هر صورت تو کوچولوی منی محو حرف زدنش بودم انگار داشت از ته دل اینارو میگفت کوک: چشاتو درویش کن یوری: کی گفته من به تو نگاه میکردم کوک: مگه من گفتم تو به من نگاه میکردی چرا یواشکی نگاه میکنی راحت باش من مال توعم یوری: پس بلندشو کوک: چرا یوری: مگه مال من نیستی کوک: خب یوری: پس بلندشو بلند شد اومد دنبالم دستشو گرفته بودم دنبال خودم میکشیدم رو به روی ی دیوار نگهش داشتم و گفتم یوری: کوک کوک: جونم یوری: قایم موشک بازی کنیم تلو خداآا🥺 کوک: چی!!! دختر من فکر کردم میخوای ببریم تو اتاق اهم اهم کنیم ایستگاه کردی یوری: باشه من رفتم کوک: از پشت محکم دستمو گرفت و گفت کوک: کجا یوری: بیرون کوک: اونم نصف شبی یوری: بله بله کوک: کوچولو چرا قهر میکنی بیا قایم موشک بازی کنیم یوری: اول تو چشم بزار باش🥺🤍 کوک: باش 🖤...ادامه دارد
حمایت فراموش نشه🖤🤍⛓️
⛓️🔗 پارت ۷۸🔗⛓️
⛓️🤍ویو یوری🤍⛓️
کوک ی بو.س رو گردنم زد و گفت کوک: پس خجالت کشیدی یوری: بله بله کوک: از این به بعد دیگه نباید خجالت بکشی چون از این به بعد هر وقت خواستم میتونم ب.وست کنم برگشت بهش با تعجب نگاه کردم و گفتم یوری: ببینم تو حیا نداری کوک: کوچولو حیا چرا تو که دیگه دوست دختر منی بعدشم من تاحالا دوست دختر نداشتم البته پا نمیدادم ولی تو خودت پامو گرفتی میدونی چجوری یوری: چجوری ؟ کوک: تو اولین دختری بودی که باهاش گرم گرفتم تو روم وایسادی حتی ک.تکم زدی کاری کردی دوباره بچه بازی کنم و خب هم خیلی خوشگلی هم زبون دراز و شجاع نمیدونم تو کیوتی یا خشن ولی خب در هر صورت تو کوچولوی منی محو حرف زدنش بودم انگار داشت از ته دل اینارو میگفت کوک: چشاتو درویش کن یوری: کی گفته من به تو نگاه میکردم کوک: مگه من گفتم تو به من نگاه میکردی چرا یواشکی نگاه میکنی راحت باش من مال توعم یوری: پس بلندشو کوک: چرا یوری: مگه مال من نیستی کوک: خب یوری: پس بلندشو بلند شد اومد دنبالم دستشو گرفته بودم دنبال خودم میکشیدم رو به روی ی دیوار نگهش داشتم و گفتم یوری: کوک کوک: جونم یوری: قایم موشک بازی کنیم تلو خداآا🥺 کوک: چی!!! دختر من فکر کردم میخوای ببریم تو اتاق اهم اهم کنیم ایستگاه کردی یوری: باشه من رفتم کوک: از پشت محکم دستمو گرفت و گفت کوک: کجا یوری: بیرون کوک: اونم نصف شبی یوری: بله بله کوک: کوچولو چرا قهر میکنی بیا قایم موشک بازی کنیم یوری: اول تو چشم بزار باش🥺🤍 کوک: باش 🖤...ادامه دارد
حمایت فراموش نشه🖤🤍⛓️
۳۲.۰k
۲۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.