P/2
P/2
🫀💫🤍🖤پروانه دل شکسته🖤🤍💫🫀
ویو داخل ماشین
# ات خیلی لباس هایی که انتخاب کردی خوشگلن
& بله دیگه خواهر من هستن پس چی
﷼ باشه حالا خواهرت رو به روخ ما نکش
* پس حالا خواهر منم رو دست نداره همه عاشقشن ولی پا نمیده( با عشوه)
& باشه بابا
! ولی خداییش آرزوی هر مردیه که همچین زنی به این نازی و خوش سلیقه ای و خوشگلی داشته باشه
» راست میگه
؟ ولی خوش به حال سونو که همچین زنی داره
﷼ اگه سونو نبود خودم میگرفتمت
& هوی دیگه ما دیگه یه حرفی زدیم باز ایشون زر زدن
* باشه دیگه دعوا نکنین ات جان رسیدیم خدافظ
& تازه ات منو بچه ها قراره شب ساعت 9 بریم بار دخترا هم میان تو میای با سونو
+ ( یه لحظه با خودم فکر کردم ) فکر نکنم سونو بیاد ولی من حتما میام
& باشه پس خدافظ
+ خدافظ بچه ها
@ خدافظ
ویو خونه
لباس هامو عوض کردم یه املت درست کردم بعد رفتم توی اتاق خوابیدم
ویو سونو
دو ماهی میشد میرفتم بار با یه دختر توی رابطه بودم دیگه ات از چشمم افتاده بود.
وارد خونه شدم صدایی نیومد فهمیدم ات خوابه رفتم توی اتاقدیدم ات مثل بچه های دو ساله خوابه، روش پتو نبود رفتم روش پتو کشیدم بعد لباس هام رو در اوردم و رفتم حمام، امروز قرار بود شب ساعت 8 برم بار پس به پیش خدمت گفتم کت و شلوارم رو اتو کنه.
ویو ات ( سونو -)
بیدار شدم دیدم ساعت 6 هست.
بلند شدم رفتم پایین دیدم سونو روی کاناپه نشسته داره تلویزیون نگاه میکنه.
+ سلام
- ( سرد) سلام
رفتم توی اشپز خونه غذا درست کردم، غذای مورد علاقه سونو رو درست کردم یعنی دو بوکی .
غذا آماده شد اوردم سر میز گذاشتم.
+ غذا درست کردم بیا بخور
- ( خیلی سرد تر از دفعه بعد) میل ندارم
+ دو بوکی درست کردم
- ( با داد و عصبانیت گفت) گفتم گشنم نیست
وسایل غذا رو جمع کردم و غذا رو گذاشتم توی یخچال بعد رفتم لباسی که قراره برای بار بپوشم رو اتو کردم.
سونو هم اومد توی اتاق یه کت و شلوار پوشید که خیلی بهش می اومد و سوییچ رو برداشت رفت بیرون.
به ساعت نگاه انداختم دیدم ساعت هشتو نیمه لباسم رو پوشیدم یه ارایش کردم موهام رو درست کردم رفتم پایین کفش هامو پوشیدم ( عکس میزارم )
با گوشیم زنگ زدم به لینو گفت 5 دقیقه اینجاست، بعد 5 دقیقه لینو اومد دنبالم.
شرت پارت بعد 20 لایک❤❤
#strykids
#stay
#dts
#army
#dlakpink
#dlink
#txt
#moa
https://wisgoon.com/yasnastey دنبالم کنین عشقا 🌈🍩🌈🍩🌈🍩
🫀💫🤍🖤پروانه دل شکسته🖤🤍💫🫀
ویو داخل ماشین
# ات خیلی لباس هایی که انتخاب کردی خوشگلن
& بله دیگه خواهر من هستن پس چی
﷼ باشه حالا خواهرت رو به روخ ما نکش
* پس حالا خواهر منم رو دست نداره همه عاشقشن ولی پا نمیده( با عشوه)
& باشه بابا
! ولی خداییش آرزوی هر مردیه که همچین زنی به این نازی و خوش سلیقه ای و خوشگلی داشته باشه
» راست میگه
؟ ولی خوش به حال سونو که همچین زنی داره
﷼ اگه سونو نبود خودم میگرفتمت
& هوی دیگه ما دیگه یه حرفی زدیم باز ایشون زر زدن
* باشه دیگه دعوا نکنین ات جان رسیدیم خدافظ
& تازه ات منو بچه ها قراره شب ساعت 9 بریم بار دخترا هم میان تو میای با سونو
+ ( یه لحظه با خودم فکر کردم ) فکر نکنم سونو بیاد ولی من حتما میام
& باشه پس خدافظ
+ خدافظ بچه ها
@ خدافظ
ویو خونه
لباس هامو عوض کردم یه املت درست کردم بعد رفتم توی اتاق خوابیدم
ویو سونو
دو ماهی میشد میرفتم بار با یه دختر توی رابطه بودم دیگه ات از چشمم افتاده بود.
وارد خونه شدم صدایی نیومد فهمیدم ات خوابه رفتم توی اتاقدیدم ات مثل بچه های دو ساله خوابه، روش پتو نبود رفتم روش پتو کشیدم بعد لباس هام رو در اوردم و رفتم حمام، امروز قرار بود شب ساعت 8 برم بار پس به پیش خدمت گفتم کت و شلوارم رو اتو کنه.
ویو ات ( سونو -)
بیدار شدم دیدم ساعت 6 هست.
بلند شدم رفتم پایین دیدم سونو روی کاناپه نشسته داره تلویزیون نگاه میکنه.
+ سلام
- ( سرد) سلام
رفتم توی اشپز خونه غذا درست کردم، غذای مورد علاقه سونو رو درست کردم یعنی دو بوکی .
غذا آماده شد اوردم سر میز گذاشتم.
+ غذا درست کردم بیا بخور
- ( خیلی سرد تر از دفعه بعد) میل ندارم
+ دو بوکی درست کردم
- ( با داد و عصبانیت گفت) گفتم گشنم نیست
وسایل غذا رو جمع کردم و غذا رو گذاشتم توی یخچال بعد رفتم لباسی که قراره برای بار بپوشم رو اتو کردم.
سونو هم اومد توی اتاق یه کت و شلوار پوشید که خیلی بهش می اومد و سوییچ رو برداشت رفت بیرون.
به ساعت نگاه انداختم دیدم ساعت هشتو نیمه لباسم رو پوشیدم یه ارایش کردم موهام رو درست کردم رفتم پایین کفش هامو پوشیدم ( عکس میزارم )
با گوشیم زنگ زدم به لینو گفت 5 دقیقه اینجاست، بعد 5 دقیقه لینو اومد دنبالم.
شرت پارت بعد 20 لایک❤❤
#strykids
#stay
#dts
#army
#dlakpink
#dlink
#txt
#moa
https://wisgoon.com/yasnastey دنبالم کنین عشقا 🌈🍩🌈🍩🌈🍩
۲.۶k
۲۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.