ناهار اشرافی داشتیم ماست

ناهار اشرافی داشتیم؛ ماست...
سفره را انداخته و نیانداخته، دکتر رسید.
دعوتش کردیم بماند.
دست هاش را شست و نشست سر همان سفره..
یکی می پرسید:
"این وزیر دفاع که گفتن قراره بیاد سرکشی، چی شد پس؟"

🌷 شهید مصطفی چمران

🔗 sapp.ir/basijtv
دیدگاه ها (۱)

⭕ ️تصور من از روحانی وقتی به خبرنگاران میگه بدون لکنت از دول...

⚫ ️هر چه شنیده اید غریبانه دیده امباور نمی کنید چه رنجی کشی...

از سوز زهر پیکرم آتش گرفت و سوختیارب ز پای تا سرم آتش گرفت و...

منم #باقر منم هم نام پیغمبرکه جدم بود علی و فاطمه مادر میادی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط