امشب خودم را در غزل جا میگذارم

امشب خودم را در غزل جا میگذارم
امشب تو را با عشق تنها میگذارم
مانند مجنون در خیابان خیالم
یک شاخه گل در راه لیلا می گذارم
دل را برای عشق امشب وقف کردم
کردار دنیا را به فردا وا می گذارم
امشب خودم را در غزل محبوس کردم
امشب تو را با عشق تنها می گذارم
دیدگاه ها (۱)

خیالت جمع محبوس می شود این درد در میان جانباشد برای یک روز د...

پر کشیدن یکی از آدم های خوبی زندگیم ...زن مهربونی که خاطراتت...

آیت الله کوهستانی :خدا یک علی داشت و آن هم خدا رو شکر نصیب م...

یسمعون کلامی...بعضی چیزها به گوش زده که ما باید بهش توجه کنن...

مکن از برم جدایی،مرو از کنارم امشبکه نمی شکیبد از تو دل بی ق...

مکن از برم جدایی،مرو از کنارم امشبکه نمی شکیبد از تو دل بی ق...

....با منی ، با همه یِ نازِ نگاهت مثلاًبا دل آراییِ آن صورتِ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط