یادم نیست پاییز بود که رفتی

یادم نیست پاییز بود که رفتی
یا رفتی که پاییز شد
یادم نیست
باران میزد که رفتی
یا رفتی که باران گرفت
تنها میدانم هنوز بعد از سال ها
در همان پاییز تلخ
خیس و خسته
تنها زیر باران مانده ام
و آمدنت را انتظار میکشم ...
دیدگاه ها (۳)

من شاعر نیستممن فقط از تو مینویسممن "تو نویسم" ...

شعرهایمدوست دارند یکبارتو را از نزدیک ببینند.کاش می شد شبیبه...

تو می‌دانی من چقدر ذوق دارم برای پاییز؟ برای خنکای عصرهنگام ...

امشب چشمانم را به باران می سپارم انگشتانم را به شعـر و در ان...

در پاییز،دوست داشتن شبیه قدم زدن زیر باران است؛نه عجله‌ای هس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط