سناریو بوی نکست دور
وقتی هردوتاتون ایدلین و شایعه درست میکنن باهم قرار میزاربد(اصلا باهم رابطه ندارید)
سونگهو: یاااا خدا کی گفته؟؟؟؟ من؟؟ قرار؟؟ عمرا اصلا
ریوو: عه من قرار میزارم... نه صبر کن باکی!!؟؟؟؟؟
جه هیون: بچه ذوق کرده چون از قبل دوستت داشته
ته سان: خدایا مریض ها را شفا بده من با اون الاغ؟؟؟ قرار؟؟؟ خدا اون روز رو نیاره
😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐
لی هان: این قضیه رو سپرده دست زیکو تا حلش کنه
وونهاک: یاا من هنوز بچه دبیرستانیم قرارم کجا بود!؟؟!
سونگهو: یاااا خدا کی گفته؟؟؟؟ من؟؟ قرار؟؟ عمرا اصلا
ریوو: عه من قرار میزارم... نه صبر کن باکی!!؟؟؟؟؟
جه هیون: بچه ذوق کرده چون از قبل دوستت داشته
ته سان: خدایا مریض ها را شفا بده من با اون الاغ؟؟؟ قرار؟؟؟ خدا اون روز رو نیاره
😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐
لی هان: این قضیه رو سپرده دست زیکو تا حلش کنه
وونهاک: یاا من هنوز بچه دبیرستانیم قرارم کجا بود!؟؟!
۳.۶k
۰۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.