🔴 ماجرای اعدام منافقین در سال 1367 چه بود؟
🔴 ماجرای اعدام منافقین در سال 1367 چه بود؟
🔹 همان طور که پیشتر به صورت خلاصه اشاره شد، با هجوم یگان های ارتش آزادیبخش #منافقین به کشور در مرداد ماه 1367، عملیات موسوم به «#فروغ_جاویدان» به صورت رسمی به جریان افتاد. انبوه تانک ها و نفربر ها و جیپ ها به ستون یک و به فرمان آتش به اختیار وارد مرزهای کشور شده و از مسیر کرمانشاه و همدان به طرف پایتخت حرکت کردند. همزمان با ورود منافقین نظامی، اتفاق دیگری هم در کشور به وقوع پیوسته بود: فعال شدن شبکه منافقین زندانی در زندان های سراسر کشور و آماده شدنشان برای پیوستن به ارتش آزادیبخش!
➕ نقشه آن بود که یگان منافقین به هر شهری که رسیدند، زندان شهر را به تصرف خود در آورند و از «مجاهدین زندانی آماده به رزم» یگان جدیدی تشکیل دهند که در ادامه پیشروی به کمک آنها بشتابد. بدین ترتیب ارتش آزادیبخش همچون گلوله برفی هر چقدر پیش می رفت فربه تر شده و به خیال خام سران سازمان، نهایتا تهران را فتح می کرد!
🔹 این برنامه عینا در مراحل پنجگانه طرح عملیات فروغ جاویدان هم منعکس شده بود. در مرحله دوم یعنی به تصرف درآوردن کرمانشاه، تسخیر زندان دیزل آباد گنجانده شده بود؛ در مرحله سوم یعنی فتح همدان، آزادسازی زندان همدان و زندان وزارت اطلاعات در برنامه قرار داشت؛ مرحله چهارم تصرف قزوین بود که در آن زندان چوبیندر نشانه گذاری شده بود و در مرحله پنجم که به تسخیر درآوردن تهران بود، گام نهایی یعنی حمله به زندان #اوین و آزادی منافقین در بند آن، برداشته میشد!
🔹 البته با حضور مردم انقلابی این برنامه ریزی ناکام ماند و مواجهه با لشکر ویژه 6 پاسداران و مابقی یگانهای ارتش و سپاه، نقشههای منافقین را نقش بر آب کرد. ارتش آزادیبخش حتی نتوانسته بود اولین زندان را که زندان دیزل آباد کرمانشاه بود، آزادی بخشد! مقارن با ناکامی ارتش آزادیبخش، شورش منافقین در زندان ها نشان داد شبکه زندانیان منافقین به خوبی هماهنگ و فعال است. «فروغ جاویدان» تبدیل به «#مرصاد» شد و منافقین تازه وارد به ایران، در همان ابتدای راه تار و مار شدند اما "شبکه زندانیان منافق که قرار بود نیروی ذخیره فروغ جاویدان باشند، هنوز باقی مانده بودند".
🔻 به دنبال این حوادث "امام با نوشتن نامه ای رسما «محارب» بودن سازمان منافقین را اعلام کرد و دستور اعدام منافقینی را که همچنان بر سر موضع حمایت از این سازمان و دشمنی با جمهوری اسلامی هستند را صادر نمود."
➕ در بخشی از این نامه آمده است: «با توجه به «محارب» بودن آنها و جنگ های کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاری های حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنان برای صدام علیه ملت مسلمان ما و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانه آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تاکنون، کسانی که در زندان های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می کنند، محارب و محکوم به اعدام می باشند ...»
🔸 به این ترتیب به فرمان امام، "هیئت سه نفره ای متشکل از حاکم شرع، نماینده دادستانی و نماینده وزارت اطلاعات ( یعنی حضرات آقایان حسینعلی نیری، سید ابراهیم رئیسی، مصطفی پور محمدی )" کار خود را برای بازجویی مجدد از منافقین داخل زندان به دلیل جرم جدیدشان آغاز کرد.
◼ ️قابل اشاره است به موازات این حوادث، آقای منتظری که نسبت به منافقین احساس دلسوزی میکرد و نه ماه از اوج گیری اختلافاتش با امام و نظام بر سر ماجرای برادر دامادش سید مهدی هاشمی معدوم میگذشت، باز هم طبق معمول با رسیدن چند گزارش تک روایت و بی سند، بدون پیگیری از صحت و سقم آنها، ساز اعتراض را کوک کرد. گزارش آشفته و بی سندی که از سوی محمدحسین احمدی از قضات اهواز به منتظری رسیده بود، بهانه را دست او داد تا به روال سال های
قبل، نامه نگاری با لحن تهاجمی و اعلام هشدار به امام خمینی را آغاز کند!
🔸 وقتی دو نامه تند و هتاکانه او به امام در 9 مرداد و 13 مرداد از سوی امام راحل بی جواب ماند، وی تصمیم گرفت اظهار نظر های خود را وارد فاز جدیدی کند. احضار مسئولین مرتبط با دستور امام و اتمام حجت با آنها دیگر کار منتظری بود تا از اجرای فرمان امام خمینی جلوگیری کند. او رسما به بلندگوی منافقین بدل شده و از حنجره اش صدای رادیو مجاهد به گوش می رسید. سخنان تند منتظری در آن جلسه و البته پاسخ های مستدل اعضای این هیئت گرچه در حافظه تاریخ ماند اما انتشار صوت آن جلسه پس از ۲۸ سال در مرداد سال 95 توسط فرزندش احمد منتظری که به بهانه عدم تحریف تاریخ! و اثبات مظلومیت داعشیان و
🔹 همان طور که پیشتر به صورت خلاصه اشاره شد، با هجوم یگان های ارتش آزادیبخش #منافقین به کشور در مرداد ماه 1367، عملیات موسوم به «#فروغ_جاویدان» به صورت رسمی به جریان افتاد. انبوه تانک ها و نفربر ها و جیپ ها به ستون یک و به فرمان آتش به اختیار وارد مرزهای کشور شده و از مسیر کرمانشاه و همدان به طرف پایتخت حرکت کردند. همزمان با ورود منافقین نظامی، اتفاق دیگری هم در کشور به وقوع پیوسته بود: فعال شدن شبکه منافقین زندانی در زندان های سراسر کشور و آماده شدنشان برای پیوستن به ارتش آزادیبخش!
➕ نقشه آن بود که یگان منافقین به هر شهری که رسیدند، زندان شهر را به تصرف خود در آورند و از «مجاهدین زندانی آماده به رزم» یگان جدیدی تشکیل دهند که در ادامه پیشروی به کمک آنها بشتابد. بدین ترتیب ارتش آزادیبخش همچون گلوله برفی هر چقدر پیش می رفت فربه تر شده و به خیال خام سران سازمان، نهایتا تهران را فتح می کرد!
🔹 این برنامه عینا در مراحل پنجگانه طرح عملیات فروغ جاویدان هم منعکس شده بود. در مرحله دوم یعنی به تصرف درآوردن کرمانشاه، تسخیر زندان دیزل آباد گنجانده شده بود؛ در مرحله سوم یعنی فتح همدان، آزادسازی زندان همدان و زندان وزارت اطلاعات در برنامه قرار داشت؛ مرحله چهارم تصرف قزوین بود که در آن زندان چوبیندر نشانه گذاری شده بود و در مرحله پنجم که به تسخیر درآوردن تهران بود، گام نهایی یعنی حمله به زندان #اوین و آزادی منافقین در بند آن، برداشته میشد!
🔹 البته با حضور مردم انقلابی این برنامه ریزی ناکام ماند و مواجهه با لشکر ویژه 6 پاسداران و مابقی یگانهای ارتش و سپاه، نقشههای منافقین را نقش بر آب کرد. ارتش آزادیبخش حتی نتوانسته بود اولین زندان را که زندان دیزل آباد کرمانشاه بود، آزادی بخشد! مقارن با ناکامی ارتش آزادیبخش، شورش منافقین در زندان ها نشان داد شبکه زندانیان منافقین به خوبی هماهنگ و فعال است. «فروغ جاویدان» تبدیل به «#مرصاد» شد و منافقین تازه وارد به ایران، در همان ابتدای راه تار و مار شدند اما "شبکه زندانیان منافق که قرار بود نیروی ذخیره فروغ جاویدان باشند، هنوز باقی مانده بودند".
🔻 به دنبال این حوادث "امام با نوشتن نامه ای رسما «محارب» بودن سازمان منافقین را اعلام کرد و دستور اعدام منافقینی را که همچنان بر سر موضع حمایت از این سازمان و دشمنی با جمهوری اسلامی هستند را صادر نمود."
➕ در بخشی از این نامه آمده است: «با توجه به «محارب» بودن آنها و جنگ های کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاری های حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنان برای صدام علیه ملت مسلمان ما و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانه آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تاکنون، کسانی که در زندان های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می کنند، محارب و محکوم به اعدام می باشند ...»
🔸 به این ترتیب به فرمان امام، "هیئت سه نفره ای متشکل از حاکم شرع، نماینده دادستانی و نماینده وزارت اطلاعات ( یعنی حضرات آقایان حسینعلی نیری، سید ابراهیم رئیسی، مصطفی پور محمدی )" کار خود را برای بازجویی مجدد از منافقین داخل زندان به دلیل جرم جدیدشان آغاز کرد.
◼ ️قابل اشاره است به موازات این حوادث، آقای منتظری که نسبت به منافقین احساس دلسوزی میکرد و نه ماه از اوج گیری اختلافاتش با امام و نظام بر سر ماجرای برادر دامادش سید مهدی هاشمی معدوم میگذشت، باز هم طبق معمول با رسیدن چند گزارش تک روایت و بی سند، بدون پیگیری از صحت و سقم آنها، ساز اعتراض را کوک کرد. گزارش آشفته و بی سندی که از سوی محمدحسین احمدی از قضات اهواز به منتظری رسیده بود، بهانه را دست او داد تا به روال سال های
قبل، نامه نگاری با لحن تهاجمی و اعلام هشدار به امام خمینی را آغاز کند!
🔸 وقتی دو نامه تند و هتاکانه او به امام در 9 مرداد و 13 مرداد از سوی امام راحل بی جواب ماند، وی تصمیم گرفت اظهار نظر های خود را وارد فاز جدیدی کند. احضار مسئولین مرتبط با دستور امام و اتمام حجت با آنها دیگر کار منتظری بود تا از اجرای فرمان امام خمینی جلوگیری کند. او رسما به بلندگوی منافقین بدل شده و از حنجره اش صدای رادیو مجاهد به گوش می رسید. سخنان تند منتظری در آن جلسه و البته پاسخ های مستدل اعضای این هیئت گرچه در حافظه تاریخ ماند اما انتشار صوت آن جلسه پس از ۲۸ سال در مرداد سال 95 توسط فرزندش احمد منتظری که به بهانه عدم تحریف تاریخ! و اثبات مظلومیت داعشیان و
۷.۳k
۲۲ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.