دختر و پسری دوستی پاک خودشون رو شروع میکنن،
دختر و پسری دوستی پاک خودشون رو شروع میکنن،
روی صندلی های دانشکده نشستن و با هم صحبت میکنن :
از عقاید، سلائق ، روحیات و نقاط ضعف و قدرت خودشون میگن.
امروز، فردا، پس فردا. آروم آروم در صحبت ها راحت تر میشن .
یکم صمیمی تر میشن. گاهی یکی به شوخی چیزی میگه و اون یکی میخنده .
حیا اندک اندک کمتر میشه.
حالا پیشنهاد بعدی خوردن چیزیه، قهوای،نسکافه ای و ... کم کم صمیمی تر میشن و شوخی ها و خنده هاشون بیشتر میشه،
یکی اظهار محبت و علاقه میکنه. شاخه گلی میخره کادوی میخره و تقدیم میکنه، روابط گرمتر شده،
صمیمیت بیشتر شده، با هم میرن بیرون ، کنار هم توی تاکسی نشستن، بدشونم نمیاد برخوردی ولو مختصر داشته باشن.
حیا بازم کمتر میشه، گاهی دستشون به هم برخوردی داره، کم کم یکی شیطان به یکی این جسارت رو میده که بگه "میخوام دستت رو بگیرم، البته قصد بدی ندارم"و ...
اغلب اونای که به گناه آلوده شدن هیچ وقت از اول قصد ارتکاب گناه رو نداشتن و صرفا میخواستن رابطه ای پاک داشته باشن.
..... فرجام ناگوار(بار کج به منزل نمیرسه)
بخش عمده از اونای که دوستی های قبل ازدواج رو انتخاب میکنن قصد دارن با کسی ازدواج کنن که اونو بهتر یا بیشتر میشناسنو دوسش دارن تا در نهایت زندگی شیرین¬ترو گواراتری داشته باشن وسعادت و خوشبختی یک زندگی مشترک سرشار از عشق رو درک کنن.
این عده میگن:«اگه به شکل سنتی ازدواج کنیم و از طریق خواستگاری همسرمون رو پیدا کنیم ، همدیگه رو اونطور که باید نمیشناسیم و این، احتمال شکست زندگی زندگی مشترک رو زیاد میکنه.ثانیأ ازدواج با کسی رو که عاشقش نیستم دوست ندارم میخوام زندگیم با کسی شروع بشه که عاشقانه دوسش دارم.»(در این مورد آخر صحبت میکنیم)
پاسخ این است که مگه نه اینکه همه چیز دست خداس، پایداری زندگی مشترک، گرمی و عشق، و سعادت و خوشبختی ؟ حالا که اینطوریه ، مگه میشه ما این گرمی سعادت و پایداری رو با رابطه ای بدست بیاریم که خدا نمیپسنده ؟ بزارید بیشتر این موضوع رو باز کنیم.
فرمایشی از امام حسین (ع) هست که بسیار بسیار در زندگی امروزی ما کاربرد داره و حقیقتا جا داره این رو حفظش کنیم و زندگیش کنیم.
حضرت می¬فرماید:
هرکسی هدفی را از طریق معصیت و نافرمانی خدا بجوید بیشتر آنچه را به آن امید دارد از دست میدهد و سریع تر در آنچه از آن میترسد واقع میشود.
_برادران یوسف خواستند محبوب بشن (هدفشون محبوبیت پیش پدرشون بود) اما طریقی که انتخاب کردن طریق دروغ و ظلم و به چاه انداختن یوسف بود. طبیعیه که همه چیز وارونه شد. امید داشتن با حذف یوسف خودشون محبوب شن اما منفور شدن، میترسیدن نکنه محبوبیت یوسف بیشتر شه اتفاقا همین هم شد.
اگه کسی بخواد ثروتمند و پولدار شه تا به دنبالش لذت و خوشی بدست بیاره (یعنی هدف اصلیش لذت و شادی و آرامش باشه) اما اگه بخواد از طریق دروغ کلک و فریب دیگران به این هدف برسه، اوضاع وارونه میشه، یعنی ممکنه پولدار بشه اما مطمئنا لذت و شادمانی و آرامشش کمتر میشه.
در حقیقت لُب کلام و فرمایش امام حسین (ع) اینه که :
هرکس بخواد از طریق گناه به هدفی برسه همه چیز براش وارونه و برعکس میشه.
دختر و پسری که میخوان برای شادی و لذت و سعادت بیشتر (هدف اصلی) مدتی قبل از ازدواج با هم دوست باشن(روش غلط)، عملا دارن بر ضد حدف خودشون حرکت میکنن،یعنی از اونجایی که این ازدواج با آلودگی و گناه و چیزی که خدا نمیپسنده آغاز میشه این عده خیری نمیبینن و اتفاقا از لذت و گوارایی و سعادت کمتری بهره میبرن.
....... فشار-روانی تنش¬ها و مشاجره¬های خانوادگی-سرقت !!!
پسری که واسه حمایت و تامین دوست دخترش و اثبات قدرت و توانمندیش به شدت نیاز مالی داره (خصوصا اگه شاغل هم نباشه یا درامدش کم باشه) تحت فشار روحی و روانی جدی قرار میگیره. از پدر و مادرش تقاضای پول بیشتری میکنه ، و اونها هم که از خودشون میپرسن چرا باید این پسر که هزینه ای نداره اینهمه پول بخواد، معمولا به صراحت میگن :
-ندارم،نمیشه.
یا از پسر توضیح میخوان :
-پولات رو چیکار میکنی ؟
پسرم که نمیتونه پرده از دوستی با دختر برداره (چنکه معمولا با مخالفت،سرزنش و عصبانیت والدین رو به رو میشه)و در عین حال احساس میکنه تقاضا و تقاضا توضیح و توضیح به غرور جوونیش لطمه میزنه، کم کم شروع به مشاجره و بحث و جدل میکنه که هر طور شده به اون امکان مالی برسه و گاهی هم از لجبازی میگه :
-حالا که پول نمیدین منم دیگه درس نمیخونم، نماز نمیخونم ، خونه نمیام و ...
تا اینطوری پدر مادر رو تسلیم کنه . البته همیشه هم این موارد موثر واقع نمیشه دیگه و مخالف و ایستادگی والدین، اونو تحت فشار بیشتری میزاره و خودشم میدونه که با قهر کارش پیش نمیره ، واسه همین گاهی شروع به تهدید های جدی تری میکنه و خطرناک تر میشه تا جای که مادر دیگه وحشت میکنه و نیازش رو تامین
روی صندلی های دانشکده نشستن و با هم صحبت میکنن :
از عقاید، سلائق ، روحیات و نقاط ضعف و قدرت خودشون میگن.
امروز، فردا، پس فردا. آروم آروم در صحبت ها راحت تر میشن .
یکم صمیمی تر میشن. گاهی یکی به شوخی چیزی میگه و اون یکی میخنده .
حیا اندک اندک کمتر میشه.
حالا پیشنهاد بعدی خوردن چیزیه، قهوای،نسکافه ای و ... کم کم صمیمی تر میشن و شوخی ها و خنده هاشون بیشتر میشه،
یکی اظهار محبت و علاقه میکنه. شاخه گلی میخره کادوی میخره و تقدیم میکنه، روابط گرمتر شده،
صمیمیت بیشتر شده، با هم میرن بیرون ، کنار هم توی تاکسی نشستن، بدشونم نمیاد برخوردی ولو مختصر داشته باشن.
حیا بازم کمتر میشه، گاهی دستشون به هم برخوردی داره، کم کم یکی شیطان به یکی این جسارت رو میده که بگه "میخوام دستت رو بگیرم، البته قصد بدی ندارم"و ...
اغلب اونای که به گناه آلوده شدن هیچ وقت از اول قصد ارتکاب گناه رو نداشتن و صرفا میخواستن رابطه ای پاک داشته باشن.
..... فرجام ناگوار(بار کج به منزل نمیرسه)
بخش عمده از اونای که دوستی های قبل ازدواج رو انتخاب میکنن قصد دارن با کسی ازدواج کنن که اونو بهتر یا بیشتر میشناسنو دوسش دارن تا در نهایت زندگی شیرین¬ترو گواراتری داشته باشن وسعادت و خوشبختی یک زندگی مشترک سرشار از عشق رو درک کنن.
این عده میگن:«اگه به شکل سنتی ازدواج کنیم و از طریق خواستگاری همسرمون رو پیدا کنیم ، همدیگه رو اونطور که باید نمیشناسیم و این، احتمال شکست زندگی زندگی مشترک رو زیاد میکنه.ثانیأ ازدواج با کسی رو که عاشقش نیستم دوست ندارم میخوام زندگیم با کسی شروع بشه که عاشقانه دوسش دارم.»(در این مورد آخر صحبت میکنیم)
پاسخ این است که مگه نه اینکه همه چیز دست خداس، پایداری زندگی مشترک، گرمی و عشق، و سعادت و خوشبختی ؟ حالا که اینطوریه ، مگه میشه ما این گرمی سعادت و پایداری رو با رابطه ای بدست بیاریم که خدا نمیپسنده ؟ بزارید بیشتر این موضوع رو باز کنیم.
فرمایشی از امام حسین (ع) هست که بسیار بسیار در زندگی امروزی ما کاربرد داره و حقیقتا جا داره این رو حفظش کنیم و زندگیش کنیم.
حضرت می¬فرماید:
هرکسی هدفی را از طریق معصیت و نافرمانی خدا بجوید بیشتر آنچه را به آن امید دارد از دست میدهد و سریع تر در آنچه از آن میترسد واقع میشود.
_برادران یوسف خواستند محبوب بشن (هدفشون محبوبیت پیش پدرشون بود) اما طریقی که انتخاب کردن طریق دروغ و ظلم و به چاه انداختن یوسف بود. طبیعیه که همه چیز وارونه شد. امید داشتن با حذف یوسف خودشون محبوب شن اما منفور شدن، میترسیدن نکنه محبوبیت یوسف بیشتر شه اتفاقا همین هم شد.
اگه کسی بخواد ثروتمند و پولدار شه تا به دنبالش لذت و خوشی بدست بیاره (یعنی هدف اصلیش لذت و شادی و آرامش باشه) اما اگه بخواد از طریق دروغ کلک و فریب دیگران به این هدف برسه، اوضاع وارونه میشه، یعنی ممکنه پولدار بشه اما مطمئنا لذت و شادمانی و آرامشش کمتر میشه.
در حقیقت لُب کلام و فرمایش امام حسین (ع) اینه که :
هرکس بخواد از طریق گناه به هدفی برسه همه چیز براش وارونه و برعکس میشه.
دختر و پسری که میخوان برای شادی و لذت و سعادت بیشتر (هدف اصلی) مدتی قبل از ازدواج با هم دوست باشن(روش غلط)، عملا دارن بر ضد حدف خودشون حرکت میکنن،یعنی از اونجایی که این ازدواج با آلودگی و گناه و چیزی که خدا نمیپسنده آغاز میشه این عده خیری نمیبینن و اتفاقا از لذت و گوارایی و سعادت کمتری بهره میبرن.
....... فشار-روانی تنش¬ها و مشاجره¬های خانوادگی-سرقت !!!
پسری که واسه حمایت و تامین دوست دخترش و اثبات قدرت و توانمندیش به شدت نیاز مالی داره (خصوصا اگه شاغل هم نباشه یا درامدش کم باشه) تحت فشار روحی و روانی جدی قرار میگیره. از پدر و مادرش تقاضای پول بیشتری میکنه ، و اونها هم که از خودشون میپرسن چرا باید این پسر که هزینه ای نداره اینهمه پول بخواد، معمولا به صراحت میگن :
-ندارم،نمیشه.
یا از پسر توضیح میخوان :
-پولات رو چیکار میکنی ؟
پسرم که نمیتونه پرده از دوستی با دختر برداره (چنکه معمولا با مخالفت،سرزنش و عصبانیت والدین رو به رو میشه)و در عین حال احساس میکنه تقاضا و تقاضا توضیح و توضیح به غرور جوونیش لطمه میزنه، کم کم شروع به مشاجره و بحث و جدل میکنه که هر طور شده به اون امکان مالی برسه و گاهی هم از لجبازی میگه :
-حالا که پول نمیدین منم دیگه درس نمیخونم، نماز نمیخونم ، خونه نمیام و ...
تا اینطوری پدر مادر رو تسلیم کنه . البته همیشه هم این موارد موثر واقع نمیشه دیگه و مخالف و ایستادگی والدین، اونو تحت فشار بیشتری میزاره و خودشم میدونه که با قهر کارش پیش نمیره ، واسه همین گاهی شروع به تهدید های جدی تری میکنه و خطرناک تر میشه تا جای که مادر دیگه وحشت میکنه و نیازش رو تامین
۵۲.۶k
۲۷ اسفند ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.