یاد اون بچه میفتم که تو مدرسه رو کیفش نوشتن خر با غم و ا
یاد اون بچه میفتم که تو مدرسه رو کیفش نوشتن خر با غم و اندوه و بغض اومده خونه مامانش گفته عب نداره کیفت رو برات با صابون تمیز میکنیم
گفته کیف رو ول کن من خرم؟؟
من که اینقدر با همه مهربونم...
حکایت مواجهه من با آدمهاییه که یهو ازشون عجیبترین بیمهریها رو میبینم...
گفته کیف رو ول کن من خرم؟؟
من که اینقدر با همه مهربونم...
حکایت مواجهه من با آدمهاییه که یهو ازشون عجیبترین بیمهریها رو میبینم...
۱.۵k
۰۶ مهر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.