در کوچه پس کوچه ها شهر

در کوچه پس کوچه هاے شهر
به دنبال
شاهزاده قصه هاےمادرم بودم
در تمامے شهر
نامت را جست و جو کردم
پیراهنت را نشان کردم
براے یافتن تو
در آفتاب و مهتاب شهر
قدم در پےتو نهادم
از هر کس سراغت را گرفتم
گویے آب شده اے
باز
برگشتم
به کتاب قصه ے مادرم
برگےاز قصه نبود...
داستان فاصله داشت...
دیدگاه ها (۱۱)

یک بار تو شاعرِ من باشتو عاشقِ من باشمرا دوست داشته باشکه من...

وقتی که من عاشق شدم دنیا همان یک لحظه بودآن دم که چشمانت مرا...

وقتی که من عاشق شدم دنیا همان یک لحظه بودآن دم که چشمانت مرا...

دلــم فـیــلــم بــلــنــد مــی خــواهــدیـه واقــعـیـتـــ ع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط