《 اولین دیدار برای چندمین بار 》پارت 5
رفتن و روی تختم دراز کشیدم ، خیلی دلم برای اینجا تنگ شده بود . ایرپادم رو در آوردم و
آهنگ fake love رو پلی کردم ( دوستان فکر کنید با هوش مصنوعی آهنگه درست شده )
و چشمام رو بستم .
اهنگ ها همینجوری پلی میشد . وقتی چشمام رو باز کردم هوا تاریک بود . جانم ؟ تاریک ؟ مگه چند ساعت اینجا بودم ؟ من که فقط چند دقیقه بودم ..... ایرپادم رو از گوشم در آوردم و به همراه گوشیم گذاشتم توس کیفم . از روی تخت بلند شدم ، اگر میرفتم خونه مینا همه چیزو میدید ولی میخوام سوپرایز بشه ، پس لباسمو همونجا عوض کردم ، کیفم رو برداشتم و از عمارت زدم بیرون . ماشینمو روشن کردم و رفتم یک کافه . یک قهوه خریدم و اومدم بیرون .
توی ماشین بووم داشتم میخوردم که گوشیم زنگ زد ، مینا بود .
مینا : هاااااایییییی
ات : های چیشده ؟
مینا : ساعت ۷ بیا بار
ات : اوکی
مینا : داشتی تا الان کجا بودی ؟
یکم مکث کردم ،
ات : هیچی دور میزدم .
مینا : آها پس میبینمت ، بای
ات : بای
اگر بهش میگفتم عمارت بودم باز قاطی میکرد . باید بفهمم چرا .
هنوز ۲ ساعت به ۷ مونده ، خب چیکار میکردم ؟ یافتم .....
گوشیم رو برداشتم و رفتم توی اینستا . بهترین گزینه .
همینجوری توی اینستا میچرخیدم که ساعتو نگاه کردم ، یااااااااااا ساعت ۶ و نیمه ....
گوشیمو پرت کردم روی صندلی کنارم و ماشینو روشن کردم و راه افتادم .
پیچیدم توی کوچه ای که اونجا بود . وات ؟ مینا و بقیه جلوی بار وایستاده بودن .😐
قیافه مینا معلوم بود ذوق داره . رفتم جلوتر ، بقیه یک جای دیگه رو نگاه میکردن .
اهااااا شیشه هام دودی بود نمیدیدن منو 🤭
شیشه رو دادم پایین
ات : سلام بروبچ 😎
مینا : هاااااااااااا ؟؟( تعجب )
فلیکس : راستش ات اصلا بهت نمیاد ( با حالت منطقی )
لیا : چتونه بابا ازش استقبال کنین آخرین نفر رسیده ( خنده )
تهیونگ : حالا چرا صورتی ( شیطانانه )
ماشینو یک جا پارک کردم و پیاده شدم .
همه رفتن داخل منم سریع رفتم . یک جا نشسته بودن .
منم رفتم کنار مینا نشستم .
مینا : خب خب امشب میخوام حسابی مست کنم
لیا : فقط مواظب باش زیاد نخوری کار دستمون ندی ( خنده )
فلیکس : ولی اگه مست کنه کار دست خودش و تهیونگ میده ( خنده شدید )
نمیدونم چرا ولی انگار همه میدونن جز خود مینا و تهیونگ ، اونا روی هم کراشن ولی خودشونو میزنن به اون راه .
چند دقیقه گذشت ، همه یک کوچولو مست شده بودن . همه به جز منو دوست تهیونگ رفتن برقصن .
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.