اکنون رخت به سراچه ی آسمانی دیگر خواهم کشید
اکنون رَخت به سراچه ی آسمانی دیگر خواهم کشید .
آسمان ِ آخرین
که ستاره ی تنهای آن
تویی .
آسمان ِ روشن
سرپوش بلورین ِ باغی
که تو تنها گل آن ، تنها زنبور آنی .
باغی که تو
تنها درخت آنی
و بر آن درخت
گلی ست یگانه
که تویی .
ای آسمان و درخت و باغ ِ من ، گل و زنبور و
کندوی من !
با زمزمه ی تو
اکنون رخت به گستره ی خوابی خواهم کشید
که تنها رؤیای آن
تویی .
آسمان ِ آخرین
که ستاره ی تنهای آن
تویی .
آسمان ِ روشن
سرپوش بلورین ِ باغی
که تو تنها گل آن ، تنها زنبور آنی .
باغی که تو
تنها درخت آنی
و بر آن درخت
گلی ست یگانه
که تویی .
ای آسمان و درخت و باغ ِ من ، گل و زنبور و
کندوی من !
با زمزمه ی تو
اکنون رخت به گستره ی خوابی خواهم کشید
که تنها رؤیای آن
تویی .
- ۳۵
- ۱۷ بهمن ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط