به نام قبلۀ ایرانیان به نام حرم
به نام قبلۀ ایرانیان به نام حرم
به نام خادم و جاروکش و غلام حرم
به نام پنجره فولاد و لطف بسیارش
به نام این همه خیر علی الدوام حرم
به نام هر که حسادت کند به اقبالِ
کبوتران بهشتی روی بام حرم
کسی نبود که ما را دهد پناه اما
هزار مرتبه قربان این مرام حرم
فدای میکده ی ما تمام میکده ها
هزار سال گذشت و پر است جام حرم
هزار رنگ عوض کرد روزگار اما
حرم به این همه وسعت ندیده این دنیا
تو بیمه کرده ای آقا تمام ایران را
خدا نگیرد ازین مملکت خراسان را
به روی هر کس و ناکس در حرم باز است
نشد که بشکنی آقا غرور مهمان را
سلام بر حرمی که میان خود جا داد
میان آن همه مومن ، گناهکاران را
سلام بر تو همیشه گره گشایی کرد
سلام بر تو عوض کرد حال انسان را
به جز هوای حرم که به ما نمی سازد
به عالمی نفروشیم زیر ایوان را
برای عرض ارادت به ما وجود بده
برات مشهد ما را تو زود زود بده
حرم پناه امیر و رعییت است آقا
همیشه دور و بر تو قیامت است آقا
پی علاج به جایی به جز حرم نروم
دوای هر غم و دردی زیارت است آقا
کنار پنجره فولاد تو همه دیدند
رسیدن به محالات ، راحت است آقا
میان آن حرمی که پر از ملائکه هست
نفس کشیدن ما هم عبادت است آقا
خدا کند که بمیرم نبیند این چشمم
که روبروی ضریح تو خلوت است آقا
کسی شبیه تو با من نکرد همراهی
همیشه از حرمت دست پر شدم راهی
منم امام رضایی منم خراب شما
نیازمند دعاهای مستجاب شما
منم همان که شب و روز می خورد غبطه
به سنگ های کف صحن انقلاب شما
خدا کند بشود قسمتم که جان بدهم
شبیه حضرت معصومه در رکاب شما
سلام داده ام آقا به سویتان هر شب
چه کرده ام نشنیدم شبی جواب شما
میان چاه زمانه نشسته ام عمری
خدا کند که به دادم رسد طناب شما
چه غم ازین همه غربت چه غم ز بی یاری
دلم خوش است همیشه تو دوستم داری
ندیده ایم کسی را به مهربانی تو
فدای این همه الطاف آسمانی تو
چشیده آهوی آواره هم مرامت را
بگو به کی نرسیده است نان رسانی تو
بزرگ و کوچک ایران تمامشان دارند
چه خاطرات قشنگی ز میزبانی تو
بگیر تا به ابد دست آن جماعت که
نداده اند به ما یاد ، جز نشانی تو
بیا و قسمت ما کن لیاقت ریُان
شویم محرم اسرار روضه خوانی تو
شکسته ایم و زمین گیر ،بال می خواهیم
دلی محرمی و اشک و حال می خواهیم
شاعر : محمد حسین رحیمیان
به نام خادم و جاروکش و غلام حرم
به نام پنجره فولاد و لطف بسیارش
به نام این همه خیر علی الدوام حرم
به نام هر که حسادت کند به اقبالِ
کبوتران بهشتی روی بام حرم
کسی نبود که ما را دهد پناه اما
هزار مرتبه قربان این مرام حرم
فدای میکده ی ما تمام میکده ها
هزار سال گذشت و پر است جام حرم
هزار رنگ عوض کرد روزگار اما
حرم به این همه وسعت ندیده این دنیا
تو بیمه کرده ای آقا تمام ایران را
خدا نگیرد ازین مملکت خراسان را
به روی هر کس و ناکس در حرم باز است
نشد که بشکنی آقا غرور مهمان را
سلام بر حرمی که میان خود جا داد
میان آن همه مومن ، گناهکاران را
سلام بر تو همیشه گره گشایی کرد
سلام بر تو عوض کرد حال انسان را
به جز هوای حرم که به ما نمی سازد
به عالمی نفروشیم زیر ایوان را
برای عرض ارادت به ما وجود بده
برات مشهد ما را تو زود زود بده
حرم پناه امیر و رعییت است آقا
همیشه دور و بر تو قیامت است آقا
پی علاج به جایی به جز حرم نروم
دوای هر غم و دردی زیارت است آقا
کنار پنجره فولاد تو همه دیدند
رسیدن به محالات ، راحت است آقا
میان آن حرمی که پر از ملائکه هست
نفس کشیدن ما هم عبادت است آقا
خدا کند که بمیرم نبیند این چشمم
که روبروی ضریح تو خلوت است آقا
کسی شبیه تو با من نکرد همراهی
همیشه از حرمت دست پر شدم راهی
منم امام رضایی منم خراب شما
نیازمند دعاهای مستجاب شما
منم همان که شب و روز می خورد غبطه
به سنگ های کف صحن انقلاب شما
خدا کند بشود قسمتم که جان بدهم
شبیه حضرت معصومه در رکاب شما
سلام داده ام آقا به سویتان هر شب
چه کرده ام نشنیدم شبی جواب شما
میان چاه زمانه نشسته ام عمری
خدا کند که به دادم رسد طناب شما
چه غم ازین همه غربت چه غم ز بی یاری
دلم خوش است همیشه تو دوستم داری
ندیده ایم کسی را به مهربانی تو
فدای این همه الطاف آسمانی تو
چشیده آهوی آواره هم مرامت را
بگو به کی نرسیده است نان رسانی تو
بزرگ و کوچک ایران تمامشان دارند
چه خاطرات قشنگی ز میزبانی تو
بگیر تا به ابد دست آن جماعت که
نداده اند به ما یاد ، جز نشانی تو
بیا و قسمت ما کن لیاقت ریُان
شویم محرم اسرار روضه خوانی تو
شکسته ایم و زمین گیر ،بال می خواهیم
دلی محرمی و اشک و حال می خواهیم
شاعر : محمد حسین رحیمیان
۱۷.۰k
۲۶ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.