وقتی ک ماجرای ی دختر تالشی ک فقط١٣یا١۴سال سن داشت و پدرش
وقتی ک ماجرای ی دختر تالشی ک فقط١٣یا١۴سال سن داشت و پدرش سرشو برید رو شنیدیم هزارجور حرف زدیم
یکی گفت مقصر اون افکار غلطه ک پدره داشت
اون یکی مخالفت کرد و گفت دختره نباید فرار میکرد
یکی دیگ بلند شد و از فضا استفاده کرد و گفت
من ک میگم چرا وقتی ی پسر میره بیرون ایرادی نداره ولی ی دختر میره ایراد داره ؟!
اما کسی فکر کرد ب اینک مقصر اصلا ن اون دختره ن اون پدر
مقصر اصلی رو من میگم ک کیه
مقصر اون مردیه ک امنیت رو از من و تمام دخترا گرفت ک این فرهنگ جا افتاد ک ی دختر نمیتونه بزنه ب دل شب و بچرخه
چون ی سری از مردا توجه کنین ی سریاشون شدن کفتار هایی ک منتظرن تا تمام زندگی ی دختر رو بگیرن ابروشو بریزن کمر پدر و مادری رو خم کنن
مقصر اون کسیه ک موادو ب دست ی جوون میرسونه تا معتادش کنه بعد هم ک شد پدر ی دختر یا پسر اونقدر ب مواد عادت کنه ک تمام وجودش و فکرش بشه جور کردن ی گرم شیشه یا کراک یا هر چیز دیگ
اما از تمام گشتنای دنبال مقصر ک بگذریم فقط ی خورده فکر کنیم
من خودم موافق فرار ی دختر نیستم امامیگم چی تو فکر اون دختر گذشت یا اون سر چه وعده ای بهش داد یا چه بلاهای ناگفته ای سر اون دختر توسط اون پدر اومد ک ی لحظه تصمیم ب فرار گرفت
اصلا اون شب ک قرار بود بمیره چی بهش گذشت
چی با چشماش دید
چی کشید
اون مادر چی کشید؟!
اون پدر بعد از کشتنش چ حالی بود؟!
هزار سوال تو ذهن منو تو هست اما اینا فقط نهایتا دو هفته دووم میارن و بعد مثل ماجراهای دیگ مثل ستایش قریشی یا هر دختر دیگ ک حتی خبرشم نداریم پاک پاک میشن
ولی چی گذشت ب اون دختر الله و اعلم ... #کافه_رمان #دست_نوشته_من
یکی گفت مقصر اون افکار غلطه ک پدره داشت
اون یکی مخالفت کرد و گفت دختره نباید فرار میکرد
یکی دیگ بلند شد و از فضا استفاده کرد و گفت
من ک میگم چرا وقتی ی پسر میره بیرون ایرادی نداره ولی ی دختر میره ایراد داره ؟!
اما کسی فکر کرد ب اینک مقصر اصلا ن اون دختره ن اون پدر
مقصر اصلی رو من میگم ک کیه
مقصر اون مردیه ک امنیت رو از من و تمام دخترا گرفت ک این فرهنگ جا افتاد ک ی دختر نمیتونه بزنه ب دل شب و بچرخه
چون ی سری از مردا توجه کنین ی سریاشون شدن کفتار هایی ک منتظرن تا تمام زندگی ی دختر رو بگیرن ابروشو بریزن کمر پدر و مادری رو خم کنن
مقصر اون کسیه ک موادو ب دست ی جوون میرسونه تا معتادش کنه بعد هم ک شد پدر ی دختر یا پسر اونقدر ب مواد عادت کنه ک تمام وجودش و فکرش بشه جور کردن ی گرم شیشه یا کراک یا هر چیز دیگ
اما از تمام گشتنای دنبال مقصر ک بگذریم فقط ی خورده فکر کنیم
من خودم موافق فرار ی دختر نیستم امامیگم چی تو فکر اون دختر گذشت یا اون سر چه وعده ای بهش داد یا چه بلاهای ناگفته ای سر اون دختر توسط اون پدر اومد ک ی لحظه تصمیم ب فرار گرفت
اصلا اون شب ک قرار بود بمیره چی بهش گذشت
چی با چشماش دید
چی کشید
اون مادر چی کشید؟!
اون پدر بعد از کشتنش چ حالی بود؟!
هزار سوال تو ذهن منو تو هست اما اینا فقط نهایتا دو هفته دووم میارن و بعد مثل ماجراهای دیگ مثل ستایش قریشی یا هر دختر دیگ ک حتی خبرشم نداریم پاک پاک میشن
ولی چی گذشت ب اون دختر الله و اعلم ... #کافه_رمان #دست_نوشته_من
۳۰.۷k
۰۷ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.