رمان سفر برای عشق پارت ۱۴

رمان سفر برای عشق پارت ۱۴
ویو تهیونگ
ا.ت از یه لباس خیلی خوشش اومد و رفت تا لباس رو پرو کنه وقتی در اومد بیرون خیلی خوشگل شده بود
ا.ت : تهیونگ !
تهیونگ : او ا.ت چقدر خوشگل شدی !
ا.ت : خب پس همینو برمیدارم ها
تهیونگ : باشه بیا بیرون تا بریم برای منم لباس بخریم !
ا.ت : باشه
تهیونگ رو به فروشنده : خانم بی زحمت اون تاج و دسته گل رو هم برامون بزارین لطفا
فروشنده : چشم
تهیونگ : ممنونم !
فروشنده : بفرمایید اینم خرید های شما
ا.ت : ممنونم خب تهیونگ حساب کن بریم
تهیونگ : باشه ا.ت
ویو ا.ت
تهیونگ پول وسایل هارو حساب کرد تا بریم خرید لباس های اون
تهیونگ : ببین ا.ت اون کت و شلواره چقدر خوشگله
ا.ت : آره بیا بریم داخل ببخشید میشه اون کت شلوار رو بدید همسرم پرو کنه ؟
فروشنده : بله بفرمایید
ا.ت : ممنونم خب دیگه تهیونگ بیا برو بپوش نگاه کن !
تهیونگ : باشه
ادامه دارد.................................
لایک ۷
کامنت ۷
🪐🪐🪐🪐🪐🪐🪐🪐🪐🪐🪐🪐