حر

حر...
سرش پایین بود آرام راه می رفت
پر از دلهره، پر از شرم ‌

حسین (علیه السلام) ...
لبخند به لب داشت
به سمتش می دوید
آغوشش را باز کرده بود ‌


من...
سرم پایین است
آرام راه می روم
پر از دلهره، پر از شرم

‌ تو یا صاحب الزمان ... . . .
.
.
.
.
.ما همه احرار تو ایم...


#احرار
#یا_مهدی_ادرکنی
#حر
#خاص
#پشیمان
دیدگاه ها (۱)

فقط تو می‌توانی ریگ صحرا را دُر کنی کاسه‌های خالی‌مان را پ...

سخت است .. در سه‌سالگی هم‌بازی‌ات تاول باشد و گوشواره‌ای که...

عبدالله عین عباس است... عباس دست داد عبدالله هم در گودال...

میان گودال دست‌های کوچک عبدالله، سپرِ جدت حسین شد... راستش...

✨🌿امام کاظم(ع): کمک تو به ناتوان از بهترین صدقه هاست. صدقه ...

ازمایشگاه سرد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط