فیک صدای تو:
فیک صدای تو:
پارت ⁸
از زبان هاتسوکو:
اکو خوب رئیسمو ضایع کرد
چشم خورد به چویا که دیدم محو من شده
سرخ شدم و از خجالت دستمو گذاشتم رو صورتم (مثل من... همین دیشب کلی دستمو گذاشتم رو صورتم از خجالت...)
از زبان چویا:
محوش شدم
چشش خورد بهم و فهمید
از خجالت دستشو گذاشت رو صورتش..خیلی کاواییههه
اههههه.. چرا دارم انقدر از یه دختز تعریف میکنممم.... نکنه تو نگاه اول عاشقش شده باشم
نهه.. امکان نداره... من اینجوری نیستممممم
خداییش دست به ضایع کردن اکوتاگاوا خوبه....
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بعد سال ها یه پارت دیگه.... تو این پارت خماری نداریم.. چون ایده ی تو. خماری نگه داشتنتونو ندارم.
پارت ⁸
از زبان هاتسوکو:
اکو خوب رئیسمو ضایع کرد
چشم خورد به چویا که دیدم محو من شده
سرخ شدم و از خجالت دستمو گذاشتم رو صورتم (مثل من... همین دیشب کلی دستمو گذاشتم رو صورتم از خجالت...)
از زبان چویا:
محوش شدم
چشش خورد بهم و فهمید
از خجالت دستشو گذاشت رو صورتش..خیلی کاواییههه
اههههه.. چرا دارم انقدر از یه دختز تعریف میکنممم.... نکنه تو نگاه اول عاشقش شده باشم
نهه.. امکان نداره... من اینجوری نیستممممم
خداییش دست به ضایع کردن اکوتاگاوا خوبه....
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بعد سال ها یه پارت دیگه.... تو این پارت خماری نداریم.. چون ایده ی تو. خماری نگه داشتنتونو ندارم.
۳.۲k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.