سیلام
سیلام
بچها این چیزیه که هی یادم میرفت بگم گروه بلک پینک تو فیک یک مافیا ی قدرت منده که بر کل جهان حکومت داره و معروفه مخثوصا جنی چون رئیسشونه
ناشناس :راستیییی وونیونگ اوممدددددددددد
جنی: بدو بدو مگه ناهار نخوردی
رزی و لیسا : وای وای خشته شدیم خخووو
وونیونگ : جنی لیسا رزان
رزی : اخه خواهر من گفتم منو با ایم رزان صدا نکن (راستی فلیکس و رزی و وونیونگ خواهر برادرن )
وونیونگ : بش
لیسا : بدم میاد کیوت بازی در نیار وعضیتمون خوب نیس
وونیونگ : چتونه ؟
جنی : رزی داش از کمپانی در میومد ... که فهمیدیم جیسو نیس اینجا خونه پسرس
وونیونگ : عه این خونه اوپا منهههه
جنی : گمشو زنگ بزنننننن
وونیونگ :باش باش باش
ناشناس : مکالمه ی زنگ در وونیونگ و اون وو
اون وو : کیه ؟
وونیونگ : منم اوپااااا
اون وو : بیا چاگی
وونیونگ : سلام اوپا ،،،، وااااای
اون وو : جنی لیسا رزی فکرشم نکنید جیسو رو ازاد کنم
جنی (الکی): ما نمی دونستیم خودت لو دادیی
لیسا : دستات بالا وگرنه شلیک میکنم
رزی : اونی منو کجا بردی
اون وو : کور خوندی بگم
جنی : من کور خوندم تو کور میشی
ناشناس : جنی اسلحه رو رو ی چسم های اون وو هدف گرفت
اون وو : باشه باشه
جنی : گول داداشتو خوردم گول تورو نمی خورم رزی دستاشو ببند فرار نکنه لیسا اسلحه رو بیا بگیریم دور سرش
بچها این چیزیه که هی یادم میرفت بگم گروه بلک پینک تو فیک یک مافیا ی قدرت منده که بر کل جهان حکومت داره و معروفه مخثوصا جنی چون رئیسشونه
ناشناس :راستیییی وونیونگ اوممدددددددددد
جنی: بدو بدو مگه ناهار نخوردی
رزی و لیسا : وای وای خشته شدیم خخووو
وونیونگ : جنی لیسا رزان
رزی : اخه خواهر من گفتم منو با ایم رزان صدا نکن (راستی فلیکس و رزی و وونیونگ خواهر برادرن )
وونیونگ : بش
لیسا : بدم میاد کیوت بازی در نیار وعضیتمون خوب نیس
وونیونگ : چتونه ؟
جنی : رزی داش از کمپانی در میومد ... که فهمیدیم جیسو نیس اینجا خونه پسرس
وونیونگ : عه این خونه اوپا منهههه
جنی : گمشو زنگ بزنننننن
وونیونگ :باش باش باش
ناشناس : مکالمه ی زنگ در وونیونگ و اون وو
اون وو : کیه ؟
وونیونگ : منم اوپااااا
اون وو : بیا چاگی
وونیونگ : سلام اوپا ،،،، وااااای
اون وو : جنی لیسا رزی فکرشم نکنید جیسو رو ازاد کنم
جنی (الکی): ما نمی دونستیم خودت لو دادیی
لیسا : دستات بالا وگرنه شلیک میکنم
رزی : اونی منو کجا بردی
اون وو : کور خوندی بگم
جنی : من کور خوندم تو کور میشی
ناشناس : جنی اسلحه رو رو ی چسم های اون وو هدف گرفت
اون وو : باشه باشه
جنی : گول داداشتو خوردم گول تورو نمی خورم رزی دستاشو ببند فرار نکنه لیسا اسلحه رو بیا بگیریم دور سرش
۵.۹k
۰۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.