ما دایرکشنر ها هممون تو رویاهامون زندگی میکنیم وگر نه اون

ما دایرکشنر ها هممون تو رویاهامون زندگی میکنیم وگر نه اونا کجا ما کجا:"(



پنج سال دیگه
نه
ده سال دیگه
اره،اره!این متن مربوط به ده سال دیگه اس
~~
مامان : پاشو بیا!ببین اخبار داره لویی رو نشون میده!
تو با یه لبخند تلخ میگی : میدونم چی میخواد بگه مامان!
در همین حال گوشیت توی دستته
موزیک ویدیوی night changes رو پخش میکنی
ده سال کم نیست،ولی هنوز اهنگ رو به خوبی هفته اول تکرار میکنی
رو به زین لبخند میزنی
ژست میگیری تا با لیام عکس بگیری
دستاتو میبری جلو و وانمود میکنی که هریه
لبخند با وقاری میزنی و وانمود میکنی که توی ماشین لویی نشستی
وقتی سازه ی نایل خراب میشه میخندی
و در اخر،موزیک ویدیو رو با اشک تموم میکنی و صفحه رو میبندی
صدای تلویزیون میاد
-لوییس تاملینسون در جواب این سوال گفت : نمیدونم!واقعا یادم نیست که اخرین بار کی دیدمشون!
چشم هات رو میبندی
گوشات رو میپوشونی
بلند میشی و در اتاق رو میبندی
خیلی وقت بود تصمیم این کارو داشتی
باید زودتر انجامش بدی
پس گوشیت رو برمیداری و فن پیجت رو حذف میکنی
میری سراغ توییتر
اخرین توییت هارو ریتوییت میکنی
توی یه توییت خداحافظی میکنی
و توییتر هم پاک میشه
برای اخرین بار البوم عکسات رو نگاه میکنی
و بعد کلش رو حذف میکنی
اهنگ هات
نرم افزارها
هر اثری از وان دایرکشن!
به سمت دیوار میری و دونه دونه و با احترام پوستر هارو جدا میکنی
همه رو لوله میکنی و توی یه سبد میزاری
همه ی عطرهارو بر میداری و روی خودت خالی میکنی
اخرین بار زیر لب میگی : just how fast the night,changes
و بعد همینطیر که اروم اشک میریزی خاطرات ده سال اخیر رو مرور میکنی
این پایانشه
اخرش
تموم میشه
همیشه
شاید نه به این روش!ولی تموم میشه!
همه امون یه روز برای اخرین بار اهنگشونو گوش میدیم
اخرین توییت رو ریتوییت میکنیم
فن فیک اخر رو میخونیم
و بعد برای اخرین بار اشک میریزیم
و این تموم میشه
سال های سال فن گرلی
با یه فوت!
یه اشک!
شاید یه گروه جدید!
ما بزرگ میشیم.ازدواج میکنیم.شاغل میشیم!یه زندگی شلوغ پر از مشغله...و دیگه وقت فکر کردن به پسرای مورد علاقمه امون رو نداریم
و این تلخ ترین حقیقته!
#directionersdiary
دیدگاه ها (۱۰)

https://telegram.me/joinchat/B8j1kDu7mSVVIYByA_dU-A سریع بیا...

بپرسید^__^لینک وان دی ادمین هم خودمم https://telegram.me/joi...

دوستان خواهش میکنم دعا کنید برا لیام جونم که درست بشه خواهش ...

وایییی دوست دختر هری-_-عررررهری جانم این چیه اخه حماسه میافر...

جوری که داستان ایزوان با یه لبخند بامزه شروع شد و با یه خداح...

امروز دوباره دیدمش...بعد از ۱۸ سال!تو تاکسی،روی صندلی جلو نش...

امروز دوباره دیدمش...بعد از ۱۸ سال! تو تاکسی، روی صندلی جلو ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط