کافی ست به مسجد بروی تا که مشایخ

کافی ست به مسجد بروی تا که مشایخ
با شوق تو ... از نیمه بگویند اذان را

روحم به تو صد نامه نوشت و نفرستاد ...
ترسید که دیوانه کنی نامه رسان را
دیدگاه ها (۵)

برگ زردی با سماجتشاخه را چسبیـده بوددست‌های خویش و...دامان ت...

آدمی که نیمه اش نباشد،زبان انتظار را نمی فهمد؛همه چیز برایشی...

چشمهایت را می‌ بوسممی‌ دانم هیچ کسهیچ گاه در هیچ لحظه ای از ...

برای تصرف یک قلب نیاز به لشکر کشی نیستفقط کافیست مهربون بود ...

با توام آااااای ! پدر سوخته بازی کافی ستهی خرابم کنی و باز ب...

فرار من

وقتی حشر////ی میشه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط