کپشنمطالعهبشهروزی شیخ و مریدان پی مقصدی حجره ترک گفتن

#کپشن_مطالعه_بشه.روزی شیخ و مریدان پی مقصدی حجره ترک گفتند و به راه افتادند
قدری از مسیر که طی کردند مریدان را حوصله سر رفت و یکی را مسئله ای پیش امد
پس رو کرد به شیخ و پرسید
یا ایها الشیخ من باب بریدن سر نادان مرا سوال افتادست...
شیخ انگونه ک فقط مریدان مستمع باشندُ ولاغیر ،سرِشرح مسئله گذاشت‌.‌‌..
پس یکی از مریدان مدام به اشارتهایی ب مثال مرغی ک کرک از وی دریده باشند حرف شیخ ببریدندی و رشته کلام از دست شیخ بکشیدندی و خشم وی برفروختندی تا ان دم که
شیخ ب جان امد و اذن سخن داد
گفت یا شیخ مرا اضطرار افتاد ب پرسیدن،عف بفرمایید حقیر را
شیخ که اندکی خشم فرو خورده بود ب اشارت سر تایید نمود
و آن مُرید ب سخن آمد که یا شیخ !من شنیدم که جوانی رشید و برومند و سوار بر مرکب آن دم که به شرح مسئله بودید، شما را فلان طور خطاب کردُ و نام پرنده ای بر شما نهاد🕊
حال انکه من را این تعابیر نا اشنا بود🤔
شیخ را حالی دگرگون دست داد ،لیک با متانت خم گشت و «کالج» از پای بیرون کشید و....
ادامه دارد...

#ناردونه@nardone

پ.ن۱استقبال خوب باشه ادامشو مینویسم،کپی نکنید لطفا✌ 😯 🙏

پ.ن۲هرچندعکس و کپشن بیربط(متخصص انتخاب بیربط ترین عکس و کپشنا شدم😅 )
ولی#من_تورا_عاشق_فرنگیس_جانم😍
#بخرمت😢 😍 اسمشم انحصاریه خودمه😅 ✌

پ.ن۳بیتربیت بود اقاهه،سانسورش کردم😕 😒
دیدگاه ها (۱۰)

ای وایشبیه گونجیشک بود بخدابغل کردنش یه لذت عجیبی داشت💟 😍 😊 ...

ببیــن!درست است که توقع داشتن کلا چیز خوبی نیستاما خب کاری ن...

اهم اهمدیدار بنده(اونور عکس ک بریده شده منم😎 😒 ) با یکی از ب...

#کپشن_مطالعه_بشه/شما را یاد نیست، راستش خودمان هم ب نیکویی ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط