باباجون فدای اون دل مهربونت

باباجون فدای اون دل مهربونت


جان من حرف بزن
امر بفرما پدرم
آنقَدَر گوش به فرمان تو هستم که نگو
کوچه پس کوچه ی این شهر پر از تنهاییست
آنقَدَر بی تو در این شهر غریبم که نگو
پدر ای یاد تو آرامش من
امشب از کوچه ی دلتنگیِ من میگُذری؟
جانِ من زود بیا
بغلم کن پدرم
آنقَدَر حسرت آغوش تو دارم که نگو
گفته بودی: فرزندم! عاشق اشعار توام
ای به قربان تو فرزند بیا دلتنگم
آنقَدَر شعر برای تو بخوانم که نگو
پدرم… پدر خوبم
به خدا دلتنگم
رو به رویم بِنِشینی کافیست
همه دنیا به کنار
تو که باشی بابا
دست و دلباز ترین شاعر این منطقه ام
آنقَدَر واژه به پای تو بریزم که نگو
گرچه از دور ولی، دست تو را میبوسم
نه شعار است، نه حرف
آنقَدر خاک کف پای تو هستم که نگو !
دیدگاه ها (۱)

بابا فدای اون اشک ها ت بابا جون تا لبت نخندهدلت نبخش اونای ک...

بابا سیاوش عزیزی برام خودت میدونی

بابا جون باباسیاوش فدات شم

✅ رفتگران بوشهری گرما زده شده و کارشان به بیمارستان کشیدفیش ...

فرشته کوچولوی من ( پارت ۱۳ )گویون : پدرم آمد بغلش کردم نشستی...

𝓜𝔂 𝓛𝓲𝓽𝓽𝓵𝓮 𝓡𝓸𝓼𝓮𝓶𝓪𝓻𝔂 𝓕𝓲𝓬پارت اول

سناریو وقتی از صبح تا شب قربون صدقشون میری

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط