از جدا شدن نوشتی ؛ رو تن زخمی هر برگ
از جدا شدن نوشتی ؛ رو تن زخمی هر برگ
گریه کردم و نوشتم ؛ نازنینم یا تو یا مرگ
به تو گفتم باورم کن میان این همه دیوار
تو با لبخندی نوشتی همنفس خدانگهدار....
گریه کردم و نوشتم ؛ نازنینم یا تو یا مرگ
به تو گفتم باورم کن میان این همه دیوار
تو با لبخندی نوشتی همنفس خدانگهدار....
۷۷
۰۶ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.