همیشه سرم گرم یاد گرفتن بود در جستجوی هدف زندگی به هرک

همیشه سرم گرم یاد گرفتن بود. در جست‌جوی هدف زندگی، به هرکاری گلاویز شدم. در کنار درس ، چیزهایی که اسمشان هُنَر است را زیر و رو کردم. و در این بحر طویل، تنها دو چیز را به انتها رساندم. انتها یعنی همان‌جایی که می‌گویند حرفه‌ای یا پیشرفته! اولی عکاسی با موبایل بود و دیگری، دنیای بی‌کران نویسندگی...
هرچند یادگیری در هیچ‌کدام هیچ‌وقت متوقف نمی‌شود و همیشه چیزهای جدیدی برای آموختن هست!
به هرحال ترم تمام شد و زمان امتحان پس دادنم فرا رسید‌.
گفتند برو ببینیم چند مَرده حلّاجی خانم ....!
مجبورم کمال طلبی لعنتی را کنار بگذارم. باید افکار منفی را توی سطل زباله‌ی مغزم بریزم. هم می‌ترسم هم هیجان‌زده‌ام. دوست دارم در این برهه از زمان، نمره‌ام جلوی صاحبِ زمان، ۲۲ از ۲۰ شود. لباس رزم به تن می‌کنم. اسلحه‌ام دوربین و قلم است. البته بیشتر قلم! دست کنار سرم می‌گذارم و رو به فرمانده سلام نظامی می‌دهم.
- مولانا؛ من آماده‌ام. اذن میدان بدهید🪖
بسم‌الله‌القاصم‌الجبارین✌️🏻

+ به تاریخ ۱۵/ ۷ / ۰۴
#روحُ‌ریحان🌿
دیدگاه ها (۰)

در میان ازدحام زندگیدر امتداد عبور لحظه‌ها…در رفت و آمد قدم‌...

✨ «من با لبخندم جهان رو زیباتر می‌کنم، حتی اگه دنیا نخواد!»💛

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط