امشب خمار افتاده ام بردار و بر تارم بزن

امشب خمار افتاده ام، بردار و بر تـــــارم بزن
بد مستی ایـــــــام را بر سینه ی زارم بــــــزن

آتش بزن بر قلب من، تا سوز و خاکستر شوم
با شعله های سر کش ات، بر قلب بیـــمارم بزن

با گیسوان پر پرت هر لحظه ســــازی می زنی
افشان کن اش آن زلف را، با تـــار آن دارم بزن

دارم بزن دارم بزن، چنگی به این جــــانم بزن
در چنگ تو، شد جان من، شوری دگر دارم بزن

ابرو کــمان انداختی، آتش به جــــان انداختی
سودا کنی گر تیر خود، من هم خریـــدارم بزن

ای لیلی افسانه ام، بر بوسه ای هم قـــــانع ام
مجنون لبهایت شدم، یک بوسه تبـــــدارم بزن


@alonehero
دیدگاه ها (۱۱)

باورم کن که دلم سخت گرفتار تو شددل من در گرو سرخی رخسار تو ش...

وقتی دلت مثل من ترک برداشت دیگر آمدن یا رفتنش بودن...

من همیشه کسانی را که دوست دارم ،از دست داده ام …!به همین خاط...

به کی میشود اعتماد کرد؟به کی تکیه کرد؟ به کی عاشق شد؟ همه جا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط