وقتی که رفت و من و از یاد برد
وقتی که رفت و من و از یاد برد ,
هرچی که داشتم همه رو باد برد ,
تو کنج عزلت خودم نشستم ,
هرچی که آینه بود زدم شکستم....
زخم زبونارو به جون خریدم ,
از همه حتی از خودم بریدم !
چه عشق ناروایی ,
چه درد بی دوایی...!
چه زخم ناتمومی ,
چه سرنوشت شومی...
هرچی که داشتم همه رو باد برد ,
تو کنج عزلت خودم نشستم ,
هرچی که آینه بود زدم شکستم....
زخم زبونارو به جون خریدم ,
از همه حتی از خودم بریدم !
چه عشق ناروایی ,
چه درد بی دوایی...!
چه زخم ناتمومی ,
چه سرنوشت شومی...
- ۷۸۲
- ۱۷ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط