به حکم چشمهایت می نویسم نامه ای دیگر

به حُکم چشمهایت می نویسم نامه ای دیگر
دلم را درمیان نامه می پیچم پریشان تر

پس ازنام قشنگت، می نویسم سطر اول را
قفس، آتش، پرنده، یک گلو آوازو خاکستر

میان برگ ماه، درانتهای نامه می پیچم
برای دستهایت بوسه و یک حلقه انگشتر

دلم را درمیان نامه ام پچیده می یابی
کنار نامه های دیگرت ، هرروز پشت در

درآن خلوت که از ابرخیالت ماه می تابد
تورا با سطرسطر نامه هایم میکشم دربر

میان برگ ماه پیچیده تقدیم تو میدارم
دوگلدان،شمعدانی، قالی و یک دسته نیلوفر

ولی حس می کنم یک روز درغُربت ، دل عاشق
دورازچشم تو می میرد کنار نامه ای آخر,,,
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://t.me/monlightyy/AAAAADwlabGn5JpFx5ds8A
دیدگاه ها (۱۳)

بلا بالای بی همتای چون رویای شیرینم!خرام آهوی غوغا روی عنبر ...

ﻗﺼﻪ ﯼ ﻋﺸﻖ ﺩﺭﻭﻍ ﺍﺳﺖ ﺑﯿﺎ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﻢﻋﺸﻖ ﺧﺎﻟﯽ ﺯ ﻓﺮﻭﻍ ﺍﺳﺖ ﺑﯿﺎ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾ...

عشق را از حاشیه تا متن معنایش توییعمر اگر یاری کند امروز ، ف...

تو تمام منی...در همین هواهمین نزدیکی هانفس می کشی،در هجوم بر...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط