پارت 14
#پارت 14
#دانشگاه دارک
که یهو دیدم داره بارون میاد
+عرررررر(ذوق کرده بود)
_بارونی خیلی دوست داری؟
+دوست دارم؟ عاشقشم.
_پس بیا خوش بگذرونیم
دست همو گرفتیم و میپریدم و آخرش دراز کشیدیم و بارون هنوز میآمد
_بیا بریم واگرنه سرما میخوریم
+اره بریم
رفتید
آتیش روشن کردید ( فکر کنم اسمش شوفاژ باشه یادم نمیاد ببخشید)
و مالشمالو گرفتیم زدیم توی سیخ گذاشتیم داغ بشه
و با پیچوندن پتو دور خودمون جلوی آتیش بودیم، مالشمالو میخوردیم
+امروز بهترین روز زندگیمه
_آره برای منم همین طور
ا.ت توی دلش میگه
حس میکنم وقتی کنار تهیونگ هستم خوشحال ترین آمدم دنیام
و بهش گفتم
+من به حرف اون روزت فکر کردم
_کدوم
+دوست دخترت شم....
_نظرت چیه؟ (با ذوق)
+من نمیدونم چه جوری بگم
_بگو راحت باش
+من...... من..... حس میکنم وقتی کنار توهم ا... آرامش دارم یه حسی خوبی دارم من... ق... قبول میکنم
_(بقلش میکنه و سرشو میبوسه) خیلی خوش حالم
+تو بقلش خوابم میبره و تهیونگ منو میزاره توی اتاق خودش و کنارم میخوابم
بیدار شدم دیدم ساعت 12 هست......
ایندفعه باید لایک ها حتما 5 تا بشه 10 کامنت تا بزارم ❤️🙂
#دانشگاه دارک
که یهو دیدم داره بارون میاد
+عرررررر(ذوق کرده بود)
_بارونی خیلی دوست داری؟
+دوست دارم؟ عاشقشم.
_پس بیا خوش بگذرونیم
دست همو گرفتیم و میپریدم و آخرش دراز کشیدیم و بارون هنوز میآمد
_بیا بریم واگرنه سرما میخوریم
+اره بریم
رفتید
آتیش روشن کردید ( فکر کنم اسمش شوفاژ باشه یادم نمیاد ببخشید)
و مالشمالو گرفتیم زدیم توی سیخ گذاشتیم داغ بشه
و با پیچوندن پتو دور خودمون جلوی آتیش بودیم، مالشمالو میخوردیم
+امروز بهترین روز زندگیمه
_آره برای منم همین طور
ا.ت توی دلش میگه
حس میکنم وقتی کنار تهیونگ هستم خوشحال ترین آمدم دنیام
و بهش گفتم
+من به حرف اون روزت فکر کردم
_کدوم
+دوست دخترت شم....
_نظرت چیه؟ (با ذوق)
+من نمیدونم چه جوری بگم
_بگو راحت باش
+من...... من..... حس میکنم وقتی کنار توهم ا... آرامش دارم یه حسی خوبی دارم من... ق... قبول میکنم
_(بقلش میکنه و سرشو میبوسه) خیلی خوش حالم
+تو بقلش خوابم میبره و تهیونگ منو میزاره توی اتاق خودش و کنارم میخوابم
بیدار شدم دیدم ساعت 12 هست......
ایندفعه باید لایک ها حتما 5 تا بشه 10 کامنت تا بزارم ❤️🙂
۴.۸k
۰۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.