P11
P11
+رفتم تو بغلش و بغلم کرد و پاهاشو دورم حلقه کرد....
_اخیشش....میخوام بخوابم....
+الان منو بخشیدی؟
_یه کم....
+یعنی چی یکم؟
_یعنی اره....به شرط اینکه دیگه شبا پیش خودم بخوابی....
+نمیشه....
_ما مطلقهه ایمم....
+بله...
آییی فشار نده پاهاتوو...بچم خفه شد...
_حواسم بود؟ات ۲ هفتس ن*بو*س*ید*مت...؟
+این تنبیهت بود عزیزم.....
_هنوزم هست؟
+بله.....
_اتتتت....
+راستی کیک درست کردم بخوریم....
_عهه چرا؟
+چونمیخواستم از دلت در بیارم....
_.....قربونت برم مننن...بیا اینجا ببینمممم....از دل من میخواستی در بیاری؟
+(سرشو تکون میده)
رفتم تو بغلش و محکم بغلم کرد و پیشونیمو بوسید...
_مهربون من....و یه ب*و*س*ه رو لبم زد....
+عه ممنومععععع....
_میدونم....اگه نمیدونستم الان کبود بودی.....
+تهیونگ؟کیکام قشنگ شده؟
_عالیه...این خرسا رو چرا زدی؟
+چون تو خرس منی....
دوباره بغلم کرد و محکم فشارم دادد..
+خفه شدممم....
_اصلا دلم میخواد خ*فت کنم...خی*لی نر*می....
+اون هلن باهات چیکار داشت؟
وقتی منو بالاسرت دید زود رفت....
_نمیدونم...من که امضارو از عمو گرفتم....
+پس دیگه حق نداری بهش نگاه کنی...فهمیدی؟
_بله...به شرط اینکه شبا پیش خودم بخوابی....
عه ات...مامانم ویدیو کال گرفته....
جواب ویدیو کالو داد و ما تهجین و مامان تهیونگو دیدیم.....
پسرمو دیدم و دلم بیشتر براش تنگ شد....
+سلام خانم کیم..
×سلام عزیزم....خوبید؟
اونجا خوش میگذره؟
_عالیه مامان....
+تهجینن...خوبی پسرمم؟
دلم برات تنگ شده مامانیی(بغض)
_وای وای پسرمو ببیننن...مامان..چی داره میخوره؟
×داره هندونه میخوره.... دور دهنش قرمز شده....ات...چرا گریه میکنی؟
+دلم برای پسرم تنگشد....(اشک)
×شاید خودمون بیایم اونجا...میبینیش...ناراحت نباش...
تهجین گریه کرد و مامان تهیونگ خداحافظی کرد.....
منم به هوای پسرم اشکام گوله گوله میریخت و هق میزدم....
_عزیزمم...چرا گریه میکنی؟
+تو گفتی....تو گفتی نیاریمششش....
خندید و ب*غل*م کرد....
_چیزی نشده که اتم....گریه نکن انقدر....مامانمینا میان میبینیش باشع؟....
+(سرشو تکون داد)
سرمو رو پاش گذاشت و به سمت پنجره که کل بوسان زیر پامون بود شدیم....
_ماه امشب کامله!
+ارههه!
_الان کوک و یونا میان ما رو اینجوری میبینن....
+اگه ناراحتی میرم....
_عهه...من که میخوام کلا پیشم باشی...
ات...صد بار بهت گفتم انقدر پ*اه*اتو* ننداز تو چشم....چجوری بهت بفهمونم؟
+من اینجوری راحتم...
_راحت باش...ولی پیش خودم اینجوری باش....
+چرا پیش تو؟
_چون من شوهرتم....
دستشو از بالا تا پایین ب*د*نم میکشید....
+رفتم تو بغلش و بغلم کرد و پاهاشو دورم حلقه کرد....
_اخیشش....میخوام بخوابم....
+الان منو بخشیدی؟
_یه کم....
+یعنی چی یکم؟
_یعنی اره....به شرط اینکه دیگه شبا پیش خودم بخوابی....
+نمیشه....
_ما مطلقهه ایمم....
+بله...
آییی فشار نده پاهاتوو...بچم خفه شد...
_حواسم بود؟ات ۲ هفتس ن*بو*س*ید*مت...؟
+این تنبیهت بود عزیزم.....
_هنوزم هست؟
+بله.....
_اتتتت....
+راستی کیک درست کردم بخوریم....
_عهه چرا؟
+چونمیخواستم از دلت در بیارم....
_.....قربونت برم مننن...بیا اینجا ببینمممم....از دل من میخواستی در بیاری؟
+(سرشو تکون میده)
رفتم تو بغلش و محکم بغلم کرد و پیشونیمو بوسید...
_مهربون من....و یه ب*و*س*ه رو لبم زد....
+عه ممنومععععع....
_میدونم....اگه نمیدونستم الان کبود بودی.....
+تهیونگ؟کیکام قشنگ شده؟
_عالیه...این خرسا رو چرا زدی؟
+چون تو خرس منی....
دوباره بغلم کرد و محکم فشارم دادد..
+خفه شدممم....
_اصلا دلم میخواد خ*فت کنم...خی*لی نر*می....
+اون هلن باهات چیکار داشت؟
وقتی منو بالاسرت دید زود رفت....
_نمیدونم...من که امضارو از عمو گرفتم....
+پس دیگه حق نداری بهش نگاه کنی...فهمیدی؟
_بله...به شرط اینکه شبا پیش خودم بخوابی....
عه ات...مامانم ویدیو کال گرفته....
جواب ویدیو کالو داد و ما تهجین و مامان تهیونگو دیدیم.....
پسرمو دیدم و دلم بیشتر براش تنگ شد....
+سلام خانم کیم..
×سلام عزیزم....خوبید؟
اونجا خوش میگذره؟
_عالیه مامان....
+تهجینن...خوبی پسرمم؟
دلم برات تنگ شده مامانیی(بغض)
_وای وای پسرمو ببیننن...مامان..چی داره میخوره؟
×داره هندونه میخوره.... دور دهنش قرمز شده....ات...چرا گریه میکنی؟
+دلم برای پسرم تنگشد....(اشک)
×شاید خودمون بیایم اونجا...میبینیش...ناراحت نباش...
تهجین گریه کرد و مامان تهیونگ خداحافظی کرد.....
منم به هوای پسرم اشکام گوله گوله میریخت و هق میزدم....
_عزیزمم...چرا گریه میکنی؟
+تو گفتی....تو گفتی نیاریمششش....
خندید و ب*غل*م کرد....
_چیزی نشده که اتم....گریه نکن انقدر....مامانمینا میان میبینیش باشع؟....
+(سرشو تکون داد)
سرمو رو پاش گذاشت و به سمت پنجره که کل بوسان زیر پامون بود شدیم....
_ماه امشب کامله!
+ارههه!
_الان کوک و یونا میان ما رو اینجوری میبینن....
+اگه ناراحتی میرم....
_عهه...من که میخوام کلا پیشم باشی...
ات...صد بار بهت گفتم انقدر پ*اه*اتو* ننداز تو چشم....چجوری بهت بفهمونم؟
+من اینجوری راحتم...
_راحت باش...ولی پیش خودم اینجوری باش....
+چرا پیش تو؟
_چون من شوهرتم....
دستشو از بالا تا پایین ب*د*نم میکشید....
۲۰.۱k
۰۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.