دشت خشکید و زمین سوخت و باران نگرفت

🍁 🍂 🌷
دشت خشکید و زمین سوخت و #باران نگرفت
زندگی بعد #تو بر هیچکس آسان نگرفت
.
چشمم افتاد به چشم تو ولی خیره نماند
شعله ای بود که لرزید ولی جان نگرفت
.
#دل به هرکس که رسیدیم سپردیم ولی
قصه ی عاشقی ما سر و سامان نگرفت
.
تاج سر دادمش و سیم زر ... اما از من
#عشق ، جز عمر گرانمایه به تاوان نگرفت
.
مثل نوری که به سوی ابدیت جاری است
قصه ای با تو شد آغاز که پایان نگرفت
❄ ❄ ❄
#فاضل_نظری
#عکس_از_خودم
#که‌پایان‌نگرفت...!
دیدگاه ها (۳)

🌾 🌷 🌾 مرا جوٖاب می کند سکوت چشمهای تو و باز تنگی نـفـس و بـ...

🌾 🌷 🌾 چه پریشانم از این فکرِ پریشان شب و روزکه شب و روز کجای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط