با ثانیه ها نفس میکشم
با ثانیه ها نفس میکشم
و با دقایق به غروب زندگی مینگرم
با ساعات، دفتر عمرم را برگ برگ میکنم
و با روزها مهمان همیشگی باران غم میگردم
با هفته ها حضور تلخ تنهایی راجشن میگیرم
و با ماه ها به استقبال پایان هستی ام میروم
اما نمیدانم چرا هر بار فراموش میکنم
من سالهاست مرده ام
و با دقایق به غروب زندگی مینگرم
با ساعات، دفتر عمرم را برگ برگ میکنم
و با روزها مهمان همیشگی باران غم میگردم
با هفته ها حضور تلخ تنهایی راجشن میگیرم
و با ماه ها به استقبال پایان هستی ام میروم
اما نمیدانم چرا هر بار فراموش میکنم
من سالهاست مرده ام
- ۱۲۵
- ۱۶ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط