نگاهم میکنی اما نگاهت از ته دل نیست

نگاهم میکنی اما "نگاهت" از ته دل نیست
فدای ناز #مژگانت مگر این بنده قابل نیست
چنان در عمق چشمانت فرو رفتم من عاشق
که جز نیلوفر #مژگان دگر امید ساحل نیست
به #مژگان سیه تاکی شکستن های پی در پی
مرا با این چنین "لشکر" دگر جای تقابل نیست
هزاران "خاطره" دارم به دل از تیر #مژگانت
دریغ از مرهم "یادی" که ازسوی تو حاصل نیست
نوک خونین #مژگانت به آب دیدگان شستم....
جوابی این چنین شیرین اگرچه حق "قاتل" نیست
فرود پتک #مژگانت به جان "منت" پذیرفتم
هلال ماه ابرویت به سویم از چه "مایل" نیست
خدارا بیش ازاین دیگر منه برهم تو #مژگان را
که پشت "میله های" آن دگر تاب تحمل نیست
پر از شوق تماشای خوش #مژگانتم امشب
ز پشت پنجره جانا "هلالت" از چه کامل نیست
مرا از تور #مژگانت برون آخر چه اندازی...
"همایون" خود به قربانت مگر این بنده را دل نیست

#همایون_رحیمیان
دیدگاه ها (۳)

کاش می شد در نگاهت جا شومدر حریم عشق تو معنا شومچون حبابی بی...

جان و جهان! دوش کجا بوده‌اینی غلطم، در دل ما بوده‌ایدوش ز هج...

‏جایی که "مادر" در آن نفس بکشد هیچ گلدانی نمی خشکد.

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط