شد داغی نو بر ما آوار

شد داغی نو بر ما آوار
یحیی السّنوار… یحیی السّنوار...

مردی وصفش: طوفان… طوفان...
نامش «گمنام» کارش «پیکار»

مردی چون رعد، حرفش کوتاه
مردی چون کوه، عزمش بسیار

مردی چونان لشکر لشکر
هم بی‌مانند، هم بی‌تکرار

از خشم او، از چَشم او
دست صهیون افتاد از کار

در قربانگاه، چون اسماعیل
خلوت کرده‌ست، با یار انگار

باید خون شد در راه قدس
باید رد شد از این دیوار

ای دل! ما را، همچون یحیی
بی‌سر با دوست تنها بگذار!
#میلاد_عرفان‌پور
#وعده_صادق
#یحیی_سنوار
دیدگاه ها (۱)

وقت است اجل گر قَدمی رَنجه نمایدبیمارِ غریبیم و پرستار نداری...

در این ایام که جنایت تبهکاران بین‌الملل امنیت حیاتی منطقه ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط