پرونده عشق
ⓅⒶⓇⓉ 3
یونا:رفتم کنار تهیونگ نشستمو باهاش یخورده حرف زدم
یونا:چیشده چرا انقد ناراحتی و کنار بقیه نیستی ناسلامتی تولد ا/تس هاااا(با تعجب)
تهیونگ:با یه نگاه به جنی این حرفو زدم نمیدونم از صب جنیو با یه پسره دیگه دیدم انگار حس خشیلی بهتری نسبت به من تا اون پسره داشت
یونا:اشکال ندار همه عشقشون یه طرفس
تهیونگ:مرسی که انقد بهم انرژی مثبت میدی
یونا:خاعش میکنم بیا بریم پیش بچه ها تهیونگ:باش حتما
جنی رو به جی کی
الان وقتشه بهش اعتراف کنی حلقه رو بیار دیگههـ(آروم میگه)
جیمین رو به تهیونگ
بدو دیگه به جنی بگو میخوای باهاش ازدواج کنی راننننن
تهیونگ روبه جیمین
خب مگه فقط من باید بگم توعم به یونا بگو دیگه آه
*همه بهم گفتن و همه قبول کردنو از امشب به بعد باهم کارای خوب خوب میکنن نچ نچ نچ نچ #لعنت_به_ذهن_منحرف*
یونا با جیمین تهیونگ با جنی جی کی با ا/ت پیش هم میشینن
و باهم دیگه سلفی میگیرن بعد دوربینو آماده میکنن و میرن سریع میشینن و باهم عکس میگیرن
یونا:رفتم کنار تهیونگ نشستمو باهاش یخورده حرف زدم
یونا:چیشده چرا انقد ناراحتی و کنار بقیه نیستی ناسلامتی تولد ا/تس هاااا(با تعجب)
تهیونگ:با یه نگاه به جنی این حرفو زدم نمیدونم از صب جنیو با یه پسره دیگه دیدم انگار حس خشیلی بهتری نسبت به من تا اون پسره داشت
یونا:اشکال ندار همه عشقشون یه طرفس
تهیونگ:مرسی که انقد بهم انرژی مثبت میدی
یونا:خاعش میکنم بیا بریم پیش بچه ها تهیونگ:باش حتما
جنی رو به جی کی
الان وقتشه بهش اعتراف کنی حلقه رو بیار دیگههـ(آروم میگه)
جیمین رو به تهیونگ
بدو دیگه به جنی بگو میخوای باهاش ازدواج کنی راننننن
تهیونگ روبه جیمین
خب مگه فقط من باید بگم توعم به یونا بگو دیگه آه
*همه بهم گفتن و همه قبول کردنو از امشب به بعد باهم کارای خوب خوب میکنن نچ نچ نچ نچ #لعنت_به_ذهن_منحرف*
یونا با جیمین تهیونگ با جنی جی کی با ا/ت پیش هم میشینن
و باهم دیگه سلفی میگیرن بعد دوربینو آماده میکنن و میرن سریع میشینن و باهم عکس میگیرن
۱۰.۱k
۰۳ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.