رفتم سر مزار رفقا شهیدم

رفتم سر مزار رفقاے شهیدم
فاتحہ خوندم ،اومدم خونہ
شب تو خواب رفقاے شهیدم رو دیدم... رفقام بهم گفتند :
فلانے ، خیلے دلمون برات سوخت
گفتم : چرا

گفتند: وقتے اومدے سر مزار ما فاتحہ خوندے
ما شهدا آماده بودیم ...
هر چے از خدا مےخواے برات واسطہ بشیم
ولے تو هیچے طلب نڪردے و رفتے
خیلے دلمون برات سوخت

سر مزار شهدا حاجاتتون را بخواهید
برآورده میشہ .

روایتگر :حاج حسین ڪاجے




#شهید_گمنام
دیدگاه ها (۱)

#دعوتنامه#طلبه ها هم مثل خیلی از مردم معتقدن که «یه شب هزار ...

#شهید_گمنام

شاهکار بنده

تا حالا #شلمچـه رفتی!؟اگه رفتی برا چند دقیقه به یادش بیارُ ،...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط