چه شده ای دل دیوانه هوایش کردی

چه شده؟ ای دل دیوانه هوایش کردی؟
با دو چشمان پر از اشک صدایش کردی؟

مدتی بودکه غافل شده بودم ازعشق
تو مرا باز گرفتار بلایش کردی؟

گفته بودم که دلش معدن بی معرفتی ست
تو نشستی و دلت خوش به وفایش کردی؟

بستم آغوش به رویش که از اینجا برود
سینه ام را تو چرا باز سرایش کردی؟

او به احساس تو می زد لگد واما تو
سرمه چشم من از تربت پایش کردی؟

سعی کردم که فراموش کنم خاطره اش
بین هر خاطره ام باز رهایش کردی

رفته او با رقبا سرخوش و خندان لب و مست
وای بر تو که خودت را به فدایش کردی


دیدگاه ها (۴)

عشق با "اما "اگر آغاز شد انتهایش بچه بازی می شود .....!!!!

یار باشد، ماه باشد ، آسمان مهتاب باشددر دل شوریده ی من ،شعر ...

اصرار نکن... ما شدنِ ما شدنی نیستتردید نکن... این گره ها وا ...

شوقِ دیدارِ تو را دارم که بیدارم هنوز ،ماهِ من! هر شب تو را ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط