من از آشنا شدن با هیچ انسانی پشیمان نیستم

من از آشنا شدن با هیچ انسانی پشیمان نیستم ،
حتی کسانی که به من زخم زدند ؛
حتی کسانی که برای من پیام‌آور رنجی عظیم شدند ، مرا شکستند یا احساسات مرا به بازی گرفتند
من از آشنا شدن با هیچ انسانی و از افتادن هیچ حادثه‌ای غمگین نیستم ، من تمام گذشته‌ام را در مسیر امروز بودم و آدم‌ها و اتفاق‌ها ، پازل‌وار کنار هم قرار گرفته‌ بودند تا منِ امروز و امروزِ من را بسازند
چرا غمگین باشم از چیزی که مرا ساخته؟
از انسانی که با بدی‌های خواسته یا ناخواسته بانیِ رشدِ من بوده و زخم‌هایی که مرا قوی‌تر کرده چرا پشیمان باشم از گذشته‌ای که خوب یا بد، برای من درس‌های بسیاری در خود داشته ؛
چرا کلیت پازل حیاتم را ستایش کنم و تکه‌های آن را نفی؟ تکه‌هایی که اگر نبودند، من ناقص می‌ماندم و به آرامش و کمال ، نزدیک نمی‌شدم.
من همه‌تان را بخشیده‌ام ، خواه با کلامی دیواره‌ی احساسم را خراشیده‌باشید ، خواه با رفتاری ، زخمی عمیق روی روحم به یادگار گذاشته‌ باشید که هرچه مرهم گذاشته‌ام ، بهبود نیافته!
من شما را بخشیده‌ام و با پذیرشی عمیق نسبت به بخش‌های ناگزیر زیستن ، دارم زندگی‌ام را می‌کنم و لبخند می‌زنم به تمام آنچه که از سر گذرانده‌ام ، با وجود همان زخم‌ها و دردهایی که به کرات اتفاق می‌افتند...
و زندگی همین است، تو ماهر ترین هم اگر باشی ؛ محال است به قله برسی و هیچ آسیبی ندیده‌ باشی...

نرگس صرافیان طوفان‌
دیدگاه ها (۴)

قسمت غم انگیز تنهایی ، "بی پناهی" استاین که یک شب ، یک روز ،...

آدم وقتی یکیو یه مدت دوست داره ،بعدش ازش متنفر نمیشههمین میش...

علی اکبر یاغی تبار یه بیتی داره که میگه :«ما که دل کندیم از ...

در برابر بی مهری آدم ها هیچ نمی‌گویم ؛سکوت و سکوت و سکوت ......

درخواستی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط