دزدکی از لای درز در نگاهت می کنم

دزدکی از لای درزِ در نگاهت می کنم...
با دو چشم مات و ناباور نگاهت می کنم...

چشم در چشم تو یعنی طرح رویای محال
از همین جا راحتم. بهتر نگاهت می کنم...

چشمهای مردم دنیا به سمت توست باز
من ولی از منظری دیگر نگاهت می کنم...

مثل باران، چشمه ی جوشان احساسی ولی
من فقط با چشمهای تر نگاهت می کنم...

باز نزدیک منی و از همیشه دورتر
از پسِ این حسّ درد آور نگاهت می کنم...

فکر اندوه من و چشمان غمگینم نباش
همچنان بی اعتنا بگذر، نگاهت می کنم...

صحنه ی شهر دلم وقف شکوهِ جلوه ات
بر مدارِ چرخ بازیگر نگاهت می کنم...

می درخشی تا بسوزانی مرا خورشیدوار.
بی شکایت تا دم آخر نگاهت می کنم...
دیدگاه ها (۱)

وسعت دوست داشتن را اندازه نگیر…زیادش هم کم است...تنها با آن ...

یڪ همیشه یڪ است...شاید در تمام عمرش نتوانستهبیش از یڪ باشدام...

چرا همیشه گفته میشود ...سکوت نشانه ی رضایت است چرا نمی گویند...

خون آشام عزیز (61)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط