آیا امام عصر عج زمان ظهورش را می داند...؟
آیا امام عصر عج زمان ظهورش را می داند...؟
ابی بصیر از حضرت باقر علیه السّلام از کیفیت علم رسول اکرم صلی الله علیه و آله می پرسد. آن حضرت می فرمایند:
سؤال شد از علی (ع)از علم پیامبر (ص)فرمود: علم پیامبر یعنی علم همه انبیاء (یعنی علم همه انبیاء در خدمت و نزد رسول گرامی اسلام است ) و پیامبر بزرگ اسلام (ص)عالم به ماکان و مایکون است
(آنچه در گذشته بوده و هرچه که اکنون در دست اقدام است و کارهایی که در آینده انجام می گیرد) تا روز قیامت .
قسم به خداوندی که جانم در کف قدرت اوست که من علی (ع) همه دانشهای رسول معظم (ص)را می دانم و از آنچه که در گذشته در دنیا رخ داده و هرچه که اکنون در دست اقدام است و اموری که در آینده عملی خواهد شد عالم هستم .
خواننده عزیز....
این است شان علمی امام علیه السّلام ، و طبق مدارک قطعیه این مقام به امر خداوند و رسول مکرمش امروز (زمان غیبت) اختصاص به حضرت بقیة الله روحی له الفداء دارد.
بنابراین ، چگونه ممکن است کسی که وارث علوم همه انبیاء و ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین است و علم ماکان مایکون و ماهو کائن را دارد از مهمترین مساله حیاتی خویش....
(یعنی روز ظهور و قیامش ) آگاهی نداشته باشد؟
حاشا و کلا، بلکه می داند ولی چون از اسرار بزرگ الهی است ،نباید گفته شود؛ لذا فرمودند «لانوقت»
یعنی روز و وقت ظهور را تعیین نمی کنیم...
امام صادق علیه السّلام موقعیت وجودی ائمه (علیهم السلام) را در این روایت چنین بیان فرموده اند:
نحن ولاة امر الله و خزنة علم الله و عیبة وحی الله
1. ما فرمانروایان از طرف خداوند هستیم .
2. ما خزانه داران علوم الهی هستیم .
3. ما مرکز اسرار الهی هستیم .
حال چگونه ممکن است که امام علیه السّلام خازن علم خداوند باشد، مرکز اسرار ذات پاک حق باشد - یعنی خداوند اسرار خودش را به دست آنها داده باشد - و از طرف او فرمانروای عالم هستی باشد اما از روز قیام و هنگام انتقام از دشمنان خداوند که برای او ذخیره شده است بی اطلاع باشد؟
امام باقر علیه السّلام به راوی می فرمایند:
والله انا لخزان الله فی سمائه و ارضه لا علی ذهب و لا علی فضة الا علی علمه
به خدا سوگند ما خزانه داران خداوند در آسمانها و زمین هستیم و البته نه بر طلا و نقره بلکه بر علم او
ابی بصیر گوید: شرفیاب محضر امام صادق علیه السّلام شدم ، عرض کرم : قربانت گردم ، می خواهم از شما موضوعی بپرسم آیا در اینجا غیر از ما کسی هست که سخن مرا بشنود؟ می گوید امام پرده وسط اطاق را بالا زد تا ابی بصیر ببیند که کسی نیست .
آنگاه فرمود: ای ابی بصیر! هرچه می خواهی سؤال کن عرض کردم : قربانت گردم ، شیعیان شما می گویند امیرالمؤ منین سلام اللّه علیه یک باب از علم از پیامبر بزرگ صلی الله علیه و آله آموخت که از آن هزار باب علم بر روی حضرت علی باز شده است . حضرت فرمود:
ای ابابصیر! رسول اکرم (ص) هزار باب از علم به علی علیه السّلام یاد داد که از هر باب هزار باب علم به روی آن حضرت باز شد. ابابصیر می گوید عرض کردم : به خدا سوگند، این است علم .
مولایم با انگشتان مبارکش بر زمین زد و فرمود:
مسلما این علم است ، اما آن علم کامل و همه جانبه نیست . فرمودند: کتاب جامعه نزد ماست و مردم نمی دانند جامعه چیست . می گوید عرض کردم : جامعه چیست؟
فرمود: کتابی است که طول آن هفتاد ذراع است با ذراع رسول اکرم (ص) و آن را به زبان مبارک بیان فرموده و حضرت علی علیه السّلام نوشته است.
به تمام احکام الهی از واجب و حرام و هرچه مردم نیاز به آن دارند در آن هست...
حتی دیه و جرم یک خراش. در این موقع امام صادق علیه السّلام دست مبارکشان را بر من زده ، فرمودند: اجازه می دهی ؟ عرض کردم: مولای من ! هرچه میل دارید عمل کنید.
آنگاه حضرت یک نشگون (یا در اصطلاح فارسیها یک پنجیر) به من گرفت و فرمود: حتی جزای این عمل کوچک هم در آن بیان شده است.
در این موقع امام علیه السّلام به نظر غضبناک می رسیدند. عرض کردم: قربانت بروم ، والله این علم است. فرمودند: آری ، این علم است اما دانش نهایی نیست .
سپس لختی سکوت کردند و سپس فرمودند:
در نزد ما کتاب جفر است ، و مردم چه می دانند جفر چیست . عرض کردم : قربانت شوم ، جفر کدام است؟ فرمود: ظرفی است که تمام علوم انبیاء و اوصیاء و دانشمندان بنی اسرائیل ، همه در آن است .
عرض کردم : قربانت گردم ، این است معنی علم ؟
فرمودند: این علم است اما باز علم کامل نیست .
آنگاه مدتی ساکت ماندند و فرمودند: نزد ماست مصحف مادرم فاطمه ، و مردم چه می دانند مصحف فاطمه چیست . عرض کردم : مصحف فاطمه چیست ؟
فرمودند: سه برابر قرآن شماست ، به خدا سوگند، یک کلمه از قرآن شما در آن مصحف نیست . عرض کردم :
به خدا علم کامل این است.
فرمودند: این کتاب علم است اما علم کامل
ابی بصیر از حضرت باقر علیه السّلام از کیفیت علم رسول اکرم صلی الله علیه و آله می پرسد. آن حضرت می فرمایند:
سؤال شد از علی (ع)از علم پیامبر (ص)فرمود: علم پیامبر یعنی علم همه انبیاء (یعنی علم همه انبیاء در خدمت و نزد رسول گرامی اسلام است ) و پیامبر بزرگ اسلام (ص)عالم به ماکان و مایکون است
(آنچه در گذشته بوده و هرچه که اکنون در دست اقدام است و کارهایی که در آینده انجام می گیرد) تا روز قیامت .
قسم به خداوندی که جانم در کف قدرت اوست که من علی (ع) همه دانشهای رسول معظم (ص)را می دانم و از آنچه که در گذشته در دنیا رخ داده و هرچه که اکنون در دست اقدام است و اموری که در آینده عملی خواهد شد عالم هستم .
خواننده عزیز....
این است شان علمی امام علیه السّلام ، و طبق مدارک قطعیه این مقام به امر خداوند و رسول مکرمش امروز (زمان غیبت) اختصاص به حضرت بقیة الله روحی له الفداء دارد.
بنابراین ، چگونه ممکن است کسی که وارث علوم همه انبیاء و ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین است و علم ماکان مایکون و ماهو کائن را دارد از مهمترین مساله حیاتی خویش....
(یعنی روز ظهور و قیامش ) آگاهی نداشته باشد؟
حاشا و کلا، بلکه می داند ولی چون از اسرار بزرگ الهی است ،نباید گفته شود؛ لذا فرمودند «لانوقت»
یعنی روز و وقت ظهور را تعیین نمی کنیم...
امام صادق علیه السّلام موقعیت وجودی ائمه (علیهم السلام) را در این روایت چنین بیان فرموده اند:
نحن ولاة امر الله و خزنة علم الله و عیبة وحی الله
1. ما فرمانروایان از طرف خداوند هستیم .
2. ما خزانه داران علوم الهی هستیم .
3. ما مرکز اسرار الهی هستیم .
حال چگونه ممکن است که امام علیه السّلام خازن علم خداوند باشد، مرکز اسرار ذات پاک حق باشد - یعنی خداوند اسرار خودش را به دست آنها داده باشد - و از طرف او فرمانروای عالم هستی باشد اما از روز قیام و هنگام انتقام از دشمنان خداوند که برای او ذخیره شده است بی اطلاع باشد؟
امام باقر علیه السّلام به راوی می فرمایند:
والله انا لخزان الله فی سمائه و ارضه لا علی ذهب و لا علی فضة الا علی علمه
به خدا سوگند ما خزانه داران خداوند در آسمانها و زمین هستیم و البته نه بر طلا و نقره بلکه بر علم او
ابی بصیر گوید: شرفیاب محضر امام صادق علیه السّلام شدم ، عرض کرم : قربانت گردم ، می خواهم از شما موضوعی بپرسم آیا در اینجا غیر از ما کسی هست که سخن مرا بشنود؟ می گوید امام پرده وسط اطاق را بالا زد تا ابی بصیر ببیند که کسی نیست .
آنگاه فرمود: ای ابی بصیر! هرچه می خواهی سؤال کن عرض کردم : قربانت گردم ، شیعیان شما می گویند امیرالمؤ منین سلام اللّه علیه یک باب از علم از پیامبر بزرگ صلی الله علیه و آله آموخت که از آن هزار باب علم بر روی حضرت علی باز شده است . حضرت فرمود:
ای ابابصیر! رسول اکرم (ص) هزار باب از علم به علی علیه السّلام یاد داد که از هر باب هزار باب علم به روی آن حضرت باز شد. ابابصیر می گوید عرض کردم : به خدا سوگند، این است علم .
مولایم با انگشتان مبارکش بر زمین زد و فرمود:
مسلما این علم است ، اما آن علم کامل و همه جانبه نیست . فرمودند: کتاب جامعه نزد ماست و مردم نمی دانند جامعه چیست . می گوید عرض کردم : جامعه چیست؟
فرمود: کتابی است که طول آن هفتاد ذراع است با ذراع رسول اکرم (ص) و آن را به زبان مبارک بیان فرموده و حضرت علی علیه السّلام نوشته است.
به تمام احکام الهی از واجب و حرام و هرچه مردم نیاز به آن دارند در آن هست...
حتی دیه و جرم یک خراش. در این موقع امام صادق علیه السّلام دست مبارکشان را بر من زده ، فرمودند: اجازه می دهی ؟ عرض کردم: مولای من ! هرچه میل دارید عمل کنید.
آنگاه حضرت یک نشگون (یا در اصطلاح فارسیها یک پنجیر) به من گرفت و فرمود: حتی جزای این عمل کوچک هم در آن بیان شده است.
در این موقع امام علیه السّلام به نظر غضبناک می رسیدند. عرض کردم: قربانت بروم ، والله این علم است. فرمودند: آری ، این علم است اما دانش نهایی نیست .
سپس لختی سکوت کردند و سپس فرمودند:
در نزد ما کتاب جفر است ، و مردم چه می دانند جفر چیست . عرض کردم : قربانت شوم ، جفر کدام است؟ فرمود: ظرفی است که تمام علوم انبیاء و اوصیاء و دانشمندان بنی اسرائیل ، همه در آن است .
عرض کردم : قربانت گردم ، این است معنی علم ؟
فرمودند: این علم است اما باز علم کامل نیست .
آنگاه مدتی ساکت ماندند و فرمودند: نزد ماست مصحف مادرم فاطمه ، و مردم چه می دانند مصحف فاطمه چیست . عرض کردم : مصحف فاطمه چیست ؟
فرمودند: سه برابر قرآن شماست ، به خدا سوگند، یک کلمه از قرآن شما در آن مصحف نیست . عرض کردم :
به خدا علم کامل این است.
فرمودند: این کتاب علم است اما علم کامل
۶.۶k
۲۶ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.