بخون قشنگه سال ها گذشته از آن گذشته های روبرویم

بخون قشنگه ... سال ها گذشته از آن گذشته های روبرویم!
اما هنوز بوی آغوش گرمش بوی آن گرم کن بافتنی ۴۵هزارتومانیش بوی آن عطری که حتی خودم زده بودم
و حتی آن لحظه ای که در گوشم زمزمه می کرد دوستت دارم و بدون تو نمی توانم !هر روز که نه هر دقیقه شاید نه هر لحظه جلوی چشمان وجودم مجسم می شود ...همیشه اولین تجربه هات یادت می ونه حتی اگه خودتم نخوای😊
دیدگاه ها (۲)

یکم حرف حساب

بودنش شد لطف و بودنم شد وظیفه...

سخته کاریشم نمیشه کرد!😊

شهوت بیشتر قبول داری؟!؟!یا دوس داشتن؟!؟!؟

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

اوایی از گذشته بخش اول:  خاطرات زندگی با یک دکتر روانی. 001 ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط