پارت ۱۳۰ Blood moon
پارت ۱۳۰ Blood moon
ازتماس دستگاه با شکمم خندم میگرفت من و سوجین با لبخند
مانیتور رو نگاه میکردیم
جونگکوکم با لبخندی که گوشه لبش بود
یه نگاه به من میکرد یه نگاه به مانیتور
ایشششش
...............،.،.،..،.،...............،.،.،..،.،...............،.،.،..،.،
بعد از
سفارشاتی که دکتر کرد راه افتادیم طرف ماشین
بازم گیر ترافیکا افتادیم
نگام به دختری افتاد که داشت گل میفروخت حدودا ۱۰ ساله میزد
همینطوری داشتم نگاش میکردم که با عجله اومد طرفم و زد به شیشه
شیشه رو دادم پایین و بهش لبخند زدم
با التماس گفت
دختره:خانوم تورو خدا یه گل بخر...اقا یه گل واسه خانومت بخر
کوک:چنده؟
دختره:5تا 2500
کوک:5تا بده
بعدم رو کرد بهم و گفت
کوک:کیف پولمو از تو داشبورد بده
ا/ت:خودت بردار
نگام کردو خم شد روم و کیفش و برداشت
ارنجشو گذاشته بود رو رون پام
نگاه به دستای مردونش کردم و سریع صورتمو برگردوندم
یه 5 تومنی به دختره دادو گلا رو ازش گرفت
دختره:اینا زیاده
کوک:بقیش مال خودت
دختره باخوشحالی تشکر کردو رفت
دستمو گذاشتم زیر چونمو و به رفتنش خیره شدم
جونگکوک گلارو گذاشت جلوی ماشین
کفاصتتت بهم یدونه گلم نداد
بعد 1 ساعت که از شر ترافیک راحت شدیم رسیدیم خونه
سوجین بدون توجه به جونگکوک خداحافظی کرد و رفت
ازتماس دستگاه با شکمم خندم میگرفت من و سوجین با لبخند
مانیتور رو نگاه میکردیم
جونگکوکم با لبخندی که گوشه لبش بود
یه نگاه به من میکرد یه نگاه به مانیتور
ایشششش
...............،.،.،..،.،...............،.،.،..،.،...............،.،.،..،.،
بعد از
سفارشاتی که دکتر کرد راه افتادیم طرف ماشین
بازم گیر ترافیکا افتادیم
نگام به دختری افتاد که داشت گل میفروخت حدودا ۱۰ ساله میزد
همینطوری داشتم نگاش میکردم که با عجله اومد طرفم و زد به شیشه
شیشه رو دادم پایین و بهش لبخند زدم
با التماس گفت
دختره:خانوم تورو خدا یه گل بخر...اقا یه گل واسه خانومت بخر
کوک:چنده؟
دختره:5تا 2500
کوک:5تا بده
بعدم رو کرد بهم و گفت
کوک:کیف پولمو از تو داشبورد بده
ا/ت:خودت بردار
نگام کردو خم شد روم و کیفش و برداشت
ارنجشو گذاشته بود رو رون پام
نگاه به دستای مردونش کردم و سریع صورتمو برگردوندم
یه 5 تومنی به دختره دادو گلا رو ازش گرفت
دختره:اینا زیاده
کوک:بقیش مال خودت
دختره باخوشحالی تشکر کردو رفت
دستمو گذاشتم زیر چونمو و به رفتنش خیره شدم
جونگکوک گلارو گذاشت جلوی ماشین
کفاصتتت بهم یدونه گلم نداد
بعد 1 ساعت که از شر ترافیک راحت شدیم رسیدیم خونه
سوجین بدون توجه به جونگکوک خداحافظی کرد و رفت
۸.۹k
۱۲ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.