ارتشی من
ارتشی من
پارت ۱
بینا: وایییی خواب موندمممم دیرم شدددجرمیییی (داد)
جرمی: چته چرا داد میزنی دیوونه؟
بینا: میپر سی چمه دیرمونن شده چرا بیدارم نکردی؟
جرمی: چرا الکی حف میزنی چند بار صدات زدم ویه عالمه فوش بارونم کردی گفتی بزار بخوابم منم گفتم چون امروز روز اول مدرسمونه مشکلی نیست دیرکنیم
بینا: آخه من ریدم تو اون فکر مردنتتت برو گمشو بیرون
جرمی: خوب حالا توام
بینا: صبرکن ببینم تایلیشی کجاست؟
جرمی: اون رفت مدرسه گفت شبم دیر میاد
بینا: آها خاله کجاست؟
جرمی: اون صبح زود رفت ارتش گفت ما موریت داره ۳ یا ۴ ماه نیستش
بینا: چی؟ ۳ یا ۴ ماه؟
جرمی: آره مگه کری؟
بینا: ببین نرین تو اعصابم گمشو لباس فرم بپو ش بریم
جرمی: باشه
ویوبینا
جرمی رفت کاراشو بکنه بریم
منم رفتم wc کار ها ی لازمو کردم چون روز اول مدرسم بود رفتم یه دوش ۵ مینی گرفتم وسریع اومدم بیرو لباس فرممو پوشیدم تواین فکر بودم با اینکه منو جرمی دوقلویی ولی عقلش مثل من نیست من باهوش ترم (تایلیشی ۱ سال از جرمی و بینا بزرگتره) بیخیال یه زدآفتاب زدم با یه رژ خیلی خوشکل که لبای پفکیمو خوشگلتر کرده بود
پرش زما نی به مدرسه
ویو بینا
از اتو بوس پیاده شدیم و رفتیم سمت کلا س عامون کلاس منو جرمی یکی بود جرمی تومدرسه همش چشمش دنبال دخترا بود منم به هیچکس توجه نمیکردم وار پاد تو گوشم بودو داشتم آهنگ گوش میکردم که رسیدم به کلاس
اگه خوبه بگید ادامه بدم؟ لطفا حمایت کنید
شریاط پارت بعد ۱۰ لایک ۳کامنت♥
پارت ۱
بینا: وایییی خواب موندمممم دیرم شدددجرمیییی (داد)
جرمی: چته چرا داد میزنی دیوونه؟
بینا: میپر سی چمه دیرمونن شده چرا بیدارم نکردی؟
جرمی: چرا الکی حف میزنی چند بار صدات زدم ویه عالمه فوش بارونم کردی گفتی بزار بخوابم منم گفتم چون امروز روز اول مدرسمونه مشکلی نیست دیرکنیم
بینا: آخه من ریدم تو اون فکر مردنتتت برو گمشو بیرون
جرمی: خوب حالا توام
بینا: صبرکن ببینم تایلیشی کجاست؟
جرمی: اون رفت مدرسه گفت شبم دیر میاد
بینا: آها خاله کجاست؟
جرمی: اون صبح زود رفت ارتش گفت ما موریت داره ۳ یا ۴ ماه نیستش
بینا: چی؟ ۳ یا ۴ ماه؟
جرمی: آره مگه کری؟
بینا: ببین نرین تو اعصابم گمشو لباس فرم بپو ش بریم
جرمی: باشه
ویوبینا
جرمی رفت کاراشو بکنه بریم
منم رفتم wc کار ها ی لازمو کردم چون روز اول مدرسم بود رفتم یه دوش ۵ مینی گرفتم وسریع اومدم بیرو لباس فرممو پوشیدم تواین فکر بودم با اینکه منو جرمی دوقلویی ولی عقلش مثل من نیست من باهوش ترم (تایلیشی ۱ سال از جرمی و بینا بزرگتره) بیخیال یه زدآفتاب زدم با یه رژ خیلی خوشکل که لبای پفکیمو خوشگلتر کرده بود
پرش زما نی به مدرسه
ویو بینا
از اتو بوس پیاده شدیم و رفتیم سمت کلا س عامون کلاس منو جرمی یکی بود جرمی تومدرسه همش چشمش دنبال دخترا بود منم به هیچکس توجه نمیکردم وار پاد تو گوشم بودو داشتم آهنگ گوش میکردم که رسیدم به کلاس
اگه خوبه بگید ادامه بدم؟ لطفا حمایت کنید
شریاط پارت بعد ۱۰ لایک ۳کامنت♥
- ۳.۶k
- ۱۷ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط