از دیوانه ای پرسیدندچه کسی را بیشتر دوست داری
از دیوانه ای پرسیدند:چه کسی را بیشتر دوست داری؟؟؟؟؟؟
دیوانه خندید و گفت:عشقم را........
گفتند:عشقت کیست؟؟؟؟؟؟
گفت:عشقی ندارم!!!!
خندیدند و گفتند:برای عشقت حاضری چه کارها کنی؟؟؟؟؟
گفت:مانند عاقلان نمیشوم،نامردی نمیکنم.......خیانت نمیکنم......
دور نمیزنم......وعده سر خرمن نمیدهم.....دروغ نمیگویم.....=
ودوستش خواهم داشت......تنهایش نمیگذارم........میپرستمش.......
بی وفایی نمیکنم.....با او مهربان خواهم بود.....
برایش فداکاری خواهم کرد.........ناراحت و نگرانش نمیکنم......
غمخوارش میشوم.........
گفتند:ولی اگر تنهایت گذاشت.......دوستت نداشت.........
اگر نامردی کرد......اگر بی وفا بود.......اگر ترکت کرد چه؟؟؟؟؟؟؟
اشک بر چشمانش حلقه زد و گفت:اگر اینگونه نبود که من دیوانه نمیشدم..........
دیوانه خندید و گفت:عشقم را........
گفتند:عشقت کیست؟؟؟؟؟؟
گفت:عشقی ندارم!!!!
خندیدند و گفتند:برای عشقت حاضری چه کارها کنی؟؟؟؟؟
گفت:مانند عاقلان نمیشوم،نامردی نمیکنم.......خیانت نمیکنم......
دور نمیزنم......وعده سر خرمن نمیدهم.....دروغ نمیگویم.....=
ودوستش خواهم داشت......تنهایش نمیگذارم........میپرستمش.......
بی وفایی نمیکنم.....با او مهربان خواهم بود.....
برایش فداکاری خواهم کرد.........ناراحت و نگرانش نمیکنم......
غمخوارش میشوم.........
گفتند:ولی اگر تنهایت گذاشت.......دوستت نداشت.........
اگر نامردی کرد......اگر بی وفا بود.......اگر ترکت کرد چه؟؟؟؟؟؟؟
اشک بر چشمانش حلقه زد و گفت:اگر اینگونه نبود که من دیوانه نمیشدم..........
- ۷۰۹
- ۲۵ آبان ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط