جان شیفته

جان شیفته:
@Ganeshifteh👈 کلیک
من روز خویش را
با آفتاب روی تو
کز مشرق خیال دمیده ست
آغاز می کنم

من با تو می نویسم و می خوانم
من با تو راه می روم و حرف می زنم
وز شوق این محال
-که دستم به دست توست-
من جای راه رفتن
پرواز می کنم
آن لحظه ها که مات
در انزوای خویش
یا در میان جمع
خاموش می نشینم
موسیقی نگاه تو را گوش می کنم

گاهی میان مردم
در ازدحام شهر
غیر از تو هر چه هست فراموش می کنم.

❣ فریدون مشیری💠
دیدگاه ها (۱)

جان شیفته:سپیده ی هر صبحشروع خوبی ‌برای همراهی با هستی است ؛...

جان شیفته:درود دوستان خوبم!اجاق آفتابتان چاق،شراره های شادی ...

بعضی چیزهادر جهان خیلی مهمتر از دارایی هستندیکی از آنها توان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط