بلی و بازهم داستان

بلی و بازهم داستان ._.
رریتی:اهههه برو سرکارت میگم
توایلایت:نمخ
رریتی:میگمممم برووووو سرررکاررررتتتت
توایلایت: نمخخخ میخوای مجبورم کنی؟😐
رریتی:بلی تو نمیتونی از دستم قسر در بری
توایلایت:اگه با این کفشام جرت بدم چی؟😐
رریتی:عامم...بازم نه
توایلایت:پس بگیر که اومد
رریتی:الفرار #توایلایت_وحشی._. #رریتی_سخت_گیر ._.
دیدگاه ها (۱)

توایلایت وقتی تازه به کنترلات میادتوایلایت:یاخدا این یجوج مج...

بلی بلی دوتا خواهر خوجل موجل پیش هم ._. #خواهرای‌دوست‌داشتنی...

هی دلم میخواد واسه عکسا داستان بسازم ._.توایلایت:وای چه بالو...

اگه لیدی باگ کویین بی میشد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط