اشک های تنهایی

اشک های تنهایی

موهای سفیدشان را که می بینی، دلت از غم پر می شود. می دانی که زمان خواهد گذشت و تو نیز روزی، سفیدی موها را تجربه می کنی و دست هایت چروک و سوی چشمانت به ضعف می گراید. پشت تو نیز روزی خمیده می شود. دست هایت می لرزد و زیبایی چشم گیرت زیر موج چروک های صورتت جمع می شود.

 

تو هم روزی مادربزرگ و پدربزرگ می شوی. چشم به در می دوزی که شاید کسی بیاید و تمام لحظات تنهایی ات را پر کند. مادر بزرگ ها و پدربزرگ های تنها را دیده ای؟ دیده ای که چطور تنهایی شان را بین عکس های سال های قبل تقسیم می کنند؟ ساعت ها می نشینند و با تنها عکسی که از عزیزی به یادگار دارند حرف می زنند و ظرف احساسشان را آرام خالی می کنند. وقتی که حرف هایشان تمام می شود اندوهی بزرگ در دل هایشان لانه می کند و اشک آهسته بر روی صورتشان جاری می شود. بیایید نگذاریم پدربزرگ ها و مادربزرگ ها، اشک تنهایی بریزند.
دیدگاه ها (۵)

‎‌‌‎‌‌💖 #کنون_رویای_ما_باغی_استبن هر جاده اش میعادگاهی خرم ...

💕 هفت بهشت زندگی !!هفت بهشت در زندگی وجود دارد: ♥ ️بهشت اول...

بوسه مهرموی سپید تو، کتاب پربهای تجربه هاست و سینه ات مالاما...

سعید دست نظر saeed dastnazar سعید دست نظر saeed dastnazar

آدما رو خسته و پشیمون نکنید....ازخوب ها

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط