پادشاهان ایرانی اَردَوان چهارم یکی از کسانی است که پس از
#پادشاهان_ایرانی اَردَوان چهارم یکی از کسانی است که پس از مرگ بلاش یکم، بیست و دومین شاه اشکانی، زمام امور بخشی از ایران را در دست داشت. به خاطر نبردهای داخلی و اطلاعات کمی که از این دوره باقی مانده است، به طور دقیق روشن نیست که چه کسی پس از بلاش یکم شاه ایران به شمار میآمده، ولی احتمال این که پاکور دوم شاه رسمی بوده باشد، بیشتر است. ظاهراً پس از درگذشت بلاش اول سه نفر همزمان به قدرت رسیدهاند: پاکور دوم، بلاش سوم و اردوان چهارم.
در ۷۹ میلادی یک رومی از آسیای صغیر با نام تِرنتینوس ماکسیموس خود را نِرون قیصر روم خواند و تا فرات تاخت، اما چون کاری از پیش نبرد به اردوان چهارم پناهنده شد.
به نوشته مورخان رومی، برکناری اردوان چهارم در جلسه ۲۸ مه سال ۸۱ میلادی مهستان (سنای ایران) از سوی تنی چند از بزرگان کشور پیشنهاد شد. بحث درباره این پیشنهاد مدتها طول کشید و بالاخره به رأی گیری گذاشته شد و مهستان رأی به برکناری اردوان چهارم داد.
از سکههای اردوان چهارم استنباط میشود که همدان (هگمتانه) مرکز فرمانروایی او بوده و مدت فرمانروایی کوتاه او از ۸۰ تا ۸۱ میلادی بوده است.
بلاش سوم (اشک بیست و ششم) بیست و ششمین شاه ایران از خاندان اشکانی است که پس از خسرو به شاهی رسید. نسبت بلاش سوم با اشکانیان روشن نیست. وی در حدود ۲ سال آخر حکومت خسرو ادعای سلطنت کرد. در زمان وی، آلانها برای بار دوم به ایران تاختند. بلاش به خاطر مشکلات فراوان و به این علت که سپاه اشکانی از توان پیشین برخوردار نبود، از پس رفع این تاخت و تاز بر نیامد و مجبور شد تا با دادن باجی سنگین آنان را راضی به ترک کردن مناطق اشغال شده کند. دادن چنین باجی پیش از این در تاریخ اشکانیان گزارش نشدهاست و این نشانهٔ سستی و ناتوانی اشکانیان در این دوران میباشد.
دورهٔ پادشاهی بلاش سوم به جز این مورد پیشامد خاص دیگری نداشت و چنین به نظر میرسد که وی مدعی خاصی نداشتهاست . روم نیز در آن زمان ترجیح میداد تا به جای جنگهای پرهزینه و دشوار، از به نزاع انداختن همسایگان با یکدیگر یا ایجاد نبردهای داخلی خواستههای خود را عملی سازد. پادشاهی بلاش سوم از سال ۱۲۹ تا سال ۱۴۷ میلادی بودهاست.
بلاش سوم ساسان نیای اردشیر بابکان بنیانگذار سلسله ساسانی و نابودکننده سلسله اشکانی را به فرمانروایی پارس منصوب کرد.
در ۷۹ میلادی یک رومی از آسیای صغیر با نام تِرنتینوس ماکسیموس خود را نِرون قیصر روم خواند و تا فرات تاخت، اما چون کاری از پیش نبرد به اردوان چهارم پناهنده شد.
به نوشته مورخان رومی، برکناری اردوان چهارم در جلسه ۲۸ مه سال ۸۱ میلادی مهستان (سنای ایران) از سوی تنی چند از بزرگان کشور پیشنهاد شد. بحث درباره این پیشنهاد مدتها طول کشید و بالاخره به رأی گیری گذاشته شد و مهستان رأی به برکناری اردوان چهارم داد.
از سکههای اردوان چهارم استنباط میشود که همدان (هگمتانه) مرکز فرمانروایی او بوده و مدت فرمانروایی کوتاه او از ۸۰ تا ۸۱ میلادی بوده است.
بلاش سوم (اشک بیست و ششم) بیست و ششمین شاه ایران از خاندان اشکانی است که پس از خسرو به شاهی رسید. نسبت بلاش سوم با اشکانیان روشن نیست. وی در حدود ۲ سال آخر حکومت خسرو ادعای سلطنت کرد. در زمان وی، آلانها برای بار دوم به ایران تاختند. بلاش به خاطر مشکلات فراوان و به این علت که سپاه اشکانی از توان پیشین برخوردار نبود، از پس رفع این تاخت و تاز بر نیامد و مجبور شد تا با دادن باجی سنگین آنان را راضی به ترک کردن مناطق اشغال شده کند. دادن چنین باجی پیش از این در تاریخ اشکانیان گزارش نشدهاست و این نشانهٔ سستی و ناتوانی اشکانیان در این دوران میباشد.
دورهٔ پادشاهی بلاش سوم به جز این مورد پیشامد خاص دیگری نداشت و چنین به نظر میرسد که وی مدعی خاصی نداشتهاست . روم نیز در آن زمان ترجیح میداد تا به جای جنگهای پرهزینه و دشوار، از به نزاع انداختن همسایگان با یکدیگر یا ایجاد نبردهای داخلی خواستههای خود را عملی سازد. پادشاهی بلاش سوم از سال ۱۲۹ تا سال ۱۴۷ میلادی بودهاست.
بلاش سوم ساسان نیای اردشیر بابکان بنیانگذار سلسله ساسانی و نابودکننده سلسله اشکانی را به فرمانروایی پارس منصوب کرد.
۱.۶k
۲۲ خرداد ۱۴۰۰