چه کنم با غم خویش

چه کنم با غم خویش؟
گه گهی بغض دلم میترکد
دل تنگم زعطش میسوزد

شانه ای میخواهم
که گذارم سر خود بر رویش


و کنم گریه که شاید کمی آرام شوم
ولی افسوس که نیست

•°°••°💔ستایش💔°••°°•
دیدگاه ها (۴)

سکوت درمانیﺳﮑﻮﺕ ﮐﻦ !..ﻫﻨﮕﺎﻣﯿﮑﻪ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﯽ ﭼﻪ ﺑﮕﻮﯾﯽ، ﭼﻪ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﻫﯽ...

تو اگر مرا از صمیم قلب دوست داشته باشی من مثل فروغ ؛ به قربا...

ای یاد تـو آفت سکـــون دل منهجر و غم تو ریخته خون دل منمن دا...

کاش یکی می‌آمد و در بلندگوی صدا می زدهمدم دل تنها می شومبه د...

.❣گفته بودم بی تو میمیرم ولی،❣اینبار نه....❣گفته بودی عاشقم ...

ازمایشگاه سرد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط