-مادربزرگ می گفت:
-مادربزرگ میگفت:
چربی را برایم قدغن ڪردهاند،
نمڪ، قند، گوشت،
همگی برایم قدغن شده،
یکباره بگویید خدایی نڪرده بمیرم
راحت شوم!
او نمیدانست ڪه من
خاطره را قدغن کردم، عڪس را
قدغن ڪردم، عطر را،
آهنگ را، نگاه را، آیینه را،
حالا هم
هزاران سال است ڪه مُردهام..
اما هنوز راحت نشدهام!🙂💫••͜
#عطرچشماناو
#روزبهمعین
چربی را برایم قدغن ڪردهاند،
نمڪ، قند، گوشت،
همگی برایم قدغن شده،
یکباره بگویید خدایی نڪرده بمیرم
راحت شوم!
او نمیدانست ڪه من
خاطره را قدغن کردم، عڪس را
قدغن ڪردم، عطر را،
آهنگ را، نگاه را، آیینه را،
حالا هم
هزاران سال است ڪه مُردهام..
اما هنوز راحت نشدهام!🙂💫••͜
#عطرچشماناو
#روزبهمعین
۴.۸k
۱۷ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.