وقتی که چشمانم کم کم نمی بینند

وقتی که چشمانم کم کم نمی بینند،
وقتی که آدم ها پیشم نمی شینند،،،
وقتی که میترسم از این وهم و این دنیا،
وقتی که میخندم به این قصه و این رویا،،،
وقتی که دست هام از ترس می لرزه،
وقتی که این آدم از مرگم نمی ترسه،،،
وقتی که تو نیستی دوباره بی تابم،
وقتی که من تنهام دوباره بی خوابم،،،
وقتی که اعصابم شکل مین میشه،
وقتی که گریه هام دیوار چین میشه،،،
وقتی که داد هامو بی داد میکنی،
وقتی که بی من خودت رو شاد میکنی،،،
وقتی که بی من میسازی رویاتو،
وقتی که بی من میسازی دنیاتو،،،
وقتی چشم هاتو رو من می بندی،
وقتی که جون میدم بهم میخندی،،،
وقتی که زنده ای به امید مردنم،
اونوقت میخندم به غصه خوردنم،،،
Lyrics by
,,Saint,,
دیدگاه ها (۳)

خنده دار بود یه گاهی قصه هام،بدون همدم ک بشه مرحم غصه هام،،،...

گریه هام یخ زده رو گونه هام،تحمل نداره این فشارو شونه هام،،،...

#بیخیال همه ی #آدم های این شهر،،،

همیشه با تو معنی میده کنارت عشقو فهمیدممن این احساسو دوست دا...

سناریوی گریه آور فول(وقتی سالهاست فرار کردی و تو کانادا پیدا...

ᴇɴᴇʀɢʏ ᴅʀɪɴᴋ 🌸ʜɪ ᴍʏ sᴡᴇᴇᴛɪᴇs ɪ ᴍɪss ʏᴏᴜ •̩̩̩̩ᯅ•̩̩̩ 💔بآنٔوِ ص...

...بیا باهم فرار کنیم...پارت 1

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط